اجرای سه نمایش خیابانی همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در تئاتر شهر
تماشای تئاتر در کنار تماشاگرانی با چشمهای گریان
نخستین روز اجرای آثار منتخب کانون تئاتر خیابانی به مناسبت ایام فاطمیه، بعدازظهر روز یکشنبه ۲۹ بهمنماه، اجرای سه نمایش با محوریت شخصیت والای این حضرت با استقبال قابل توجه مخاطبان در محوطه مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
اجرای تئاترهای خیابانی به مناسبت ایام خاص در طول سال همانند دهه اول ماه محرم و یا روزهای ضربت خوردن و شهادت مولا علی(ع) در ماه رمضان، 28 صفر و... تقریبا میان اکثر مخاطبان تئاتر خیابانی جای خود را باز کرده. در این بین اما به نظر میرسد استقبال مردم از نمایشهایی که در چند سال اخیر با محوریت شخصیت برجستهتر حضرت زهرا(س) در ایام فاطمیه اجرا میشود، آنقدر برای مخاطبان جذاب است که قطعا مسئولان و دستاندرکاران تئاتر خیابانی میبایست در آیندهای نزدیک، برنامههای مفصلتری را برای این ایام تدارک ببینند تا بتواند خیل گسترده مخاطبانی که با تمام وجود خانم فاطمه را دوست دارند، اغنا کنند.
بعدازظهر یکشنبه 29 بهمنماه حدود ده دقیقه مانده به ساعت 16 بود که به محوطه تئاترشهر رسیدم. بر اساس برنامهای که از قبل توسط کانون تئاتر خیابانی اعلام شده بود، قرار بود که به مناسبت ایام فاطمیه سه نمایش «بانوی ماه»، «بوی بهشت» و «بشنو از فاطمه» با محوریت ویژگیهای شخصیت ایشان در محوطه مجموعه تئاترشهر اجرا بشود. همانطور که حدس میزدم تعدادی از افرادی که معمولا همیشه اطراف تئاترشهر هستند زودتر متوجه شده بودند که قرار است نمایشی اجرا بشود و به همین خاطر کم کم حلقهای را تشکیل داده بودند. ساعت 16 شده بود و هوا هم حسابی خبر از احتمال بارش باران میداد. طبق برنامه نخستین نمایش با عنوان «بوی بهشت» با کارگردانی زهرا علامی آغاز شد.
بازیهای پُر انرژی زهرا غلامی و علیرضا پاکزاد و روایت مستندی که آنها از زبان یک مادر شهید مطرح میکردند آنقدر گیرا بود که رهگذران مقابل پارک دانشجو را دقایقی در محوطه مجموعه تئاترشهر متوقف کند. حالا دیگر در میان تماشاگرانی که به تماشای این نمایش ایستاده بودند میشد از هر قشری و از هر طبقهای دید.
نمایش خیابانی «بوی بهشت» که بر اساس یک اتفاق واقعی شکل گرفته، داستان مادر شهید صبوری است که پس از 23 سال بیخبری از فرزندش، یک شب خانم فاطمه زهرا (س) به خوابش میآید و محلی که پیکر پسر آن مادر دفن بوده را به او نشان میدهد. بعد از آن مادر این شهید با مراجعه به بنیاد شهید و با اصرارهای فراوان نهایتا مسئولان را متفاعد میکند که آن مکان را که منطقهای مینگذاری شده بود را برای یافتن پیکر پسرش بررسی و جستجو کنند. جستجویی که نهایتا در کمال ناباوری مجر به کشف پیکر شهید صبوری و چند تن دیگر از شهدای دفاع مقدس بعد از گذشت دو دهه میشود.
این نمایش که در آن مژگان رضاییان بعنوان مشاور کارگردان با زهرا غلامی همکاری کرده، در حالی به اتمام میرسد که میتوان بغض را در گلوی اکثر تماشاگران حس کرد. تماشاگرانی که بیصبرانه منتظر میمانند تا نمایش دوم این ویژه برنامه با عنوان «بانوی ماه» کار مشترک ابراهیم رحیمی و مرتضی زیوری آغاز شود.
مرتضی زیوری که در کارنامه کاریاش آثار موفقی همچون؛ «تمنای وصل»، «کیست مرا یاری کند»، «هل من ناصر»، «خشخش بیسیم»، «معرکه اهل سخن» و... را دارد، در این نمایش داستان زنی که حاجتش را از حضرت فاطمه (س) گرفته روایت میکند.
«بانوی ماه» داستان زنی است که برای پیدا کردن فرزندش به فاطمه زهرا متوسل میشود. او یک شب در خواب خانم فاطمه زهرا(س) را میبیند و ایشان به زن میگوید که حاجتش را از پسرش عباس بخواهد. این زن بعد از آن به سراغ سیدی که در خیابان روضهخوانی میکرده میرود و زمانیکه سید داشته مقدمات روضهاش را آماده میکرده از او میخواهد که تعزیه حضرت عباس را بخواند. روضهخوان به زن میگوید که در ایام فاطمیه نمیتواند تعزیه حضرت عباس را بخواند و درخواست زن را رد میکند اما زن بر خواستهاش پافشاری کرده و کوتاه نمیآید و نهایتا مجبور میشود خوابی را که دیده برای سید تعریف کند. با این حال روضهخوان میگوید که اگر بخواهد این کار را بکند هم نه کسی هست که کمکش کند و نه لباس تعزیه همراه دارد. در این زمان یکی از میان جمعیت جلو آمده و با بیان اینکه یک بازیگر تئاتر است میگوید که میتواند به روضهخوان کمک کند. زن هم از کیسهای که همراهش بوده لباسهای تعزیه روضهخوان را که از در خانهاش قبلا گرفته بوده را به او میدهد و...
در این نمایش حمیدرضا شیخی، ابراهیم رحیمی و زهرا غلامی ایفای نقش میکنند.
بعد از اجرای نمایش در فرصت اندکی که تا آغاز نمایش سوم پیدا میکنم مرتضی زیوری در پگی کوتاه با اشاره به علاقهاش به آثار مذهبی در حوزه نمایشهای خیابانی و همچنین با اشاره به اجرای نمایش خیابانی «کیست مرا یاری کند» که دو سال پیش در محوطه خانه هنرمندان و محوطه تئاترشهر اجرا کرده، میگوید: به نظر من اجرای تئاترهای خیابانی با تِم مذهبی به ویژه در ایامهای خاص باید بیشتر بشود زیرا مردم از این آثار استقبال بسیار خوبی میکنند. در همان اجرای نمایش «کیست مرا گریه کند» من تماشاگرانی را دیدم که گریه میکردند. در واقع ما توانستیم بوسیله تئاتر خیابانی در ایام محرم اشکهای مردم را ببینیم و ما توانستیم ثابت کنیم عزاداری مختص به هیات نیست و در خیابان هم میشود برای امام حسین(ع) گریه کرد.
دوست دارم با او در اینباره بیشتر صحبت کنم اما مرتضی وکیلیان به همراه خانوادهاش که در واقع اعضاء گروه تئاتر او هستند کارشان را با عنوان «بشنو از فاطمه» آغاز میکنند.
وکیلیان که به دلیل دغدغههای دینی و برای رعایت مسئله محرم و نامحرمی تصمیم گرفته در نمایشهایش به جای استفاده از سایر بازیگران زن، از همسرش و همچنین از فرزندانش بهره بگیرد، در این اثر که به صورت اپیزودیک اجرا میشود به دو ویژگی مهم حضرت فاطمه(س) میپردازد. او پس از توضیحی که به تماشاگران درباره کمک به فقرا و مستمندان و مسئله حجاب بعنوان فضیلتهای حضرت فاطمه (س) میدهد، به تماشاگران در قالب دیالوگی با پسرش میفهماند که آنها اعضاء یک خانواده هستند. نکتهای که برای تماشاگران بسیار جالب توجه است. مرتضی وکیلیان در نمایش «بشنو از فاطمه» با روایت دو داستان درباره مقاومت زنان ایرانی در زمان کشف حجاب رضاخان و مقابله با جاهلهای آن دوران و پاسبانها و داستانی درباره تفاوت کمک به فقرا در زمان حال و مقایسه آن با برخوردی که حضرت فاطمه(س) با فقرا داشته، اثری متفاوت و تاثیرگذار را بعنوان آخرین نمایش ویژه ایام فاطمیه در محوطه تئاترشهر اجرا میکند.
ویژه برنامه کانون تئاتر خیابانی در نخستین روز در حالی به پایان میرسد که از اواسط اجرای نمایش دوم بارش باران شروع شده اما تماشاگران به عشق فاطمه زهرا(س) تا آخرین لحظه محوطه تئاترشهر را ترک نمیکنند و همراه با آسمان، زیر باران برای مظلومیت دختر مکرم پیامبر میگریند.
لازم به یادآوری است؛ این سه نمایش امروز دوشنبه 30 بهمن ماه نیز در ساعتهای 16، 16:30 و 17 در محوطه مجموعه تئاترشهر اجرا میشود.
مهتا کریمی علویجه