در گفتگو با شهاب آگاهی مطرح شد؛
نمایش «پرومته-طاعون» یک نمایش هجو است
عمده تلاش شهاب آگاهی و سایر دوستانش در گروه تئاتری بین متمرکز بر کم رنگ کردن جایگاه کلام و برجسته کردن زبان بدن اجرا گران ( بازیگران) نمایش با استفاده از حرکات فرمی و آواهای اسطورهای، معاصر، بومی وجهانی است. اجراهایی که مخاطب خاص خودش را دارد و هر مخاطبی شاید نتواند با آن ارتباط درستی برقرار کند. جهان اثر نمایش «پرومته طاعون» شما در یک جریان سیال ذهن که زمان و مکان در هم تنیده میشود وارد لابیرنتهای تودرتویی میکند که راه بر استنباط های متنوع شما باز نگه میدارد.
نمایش «پرومته/طاعون» آخرین اثر گروه تئاتر بِین است که در جریان پرداختن به پروژه تراژدی انسان معاصر تولید شده است و اقتباسی است از نمایش «پرومته در زنجیر» اثر آشیل و «طاعون» اثر آلبرت کامو محسوب میشود. این اثر از دریچه الگوی پرومته به آثار و علل خشونت در زیست انسان معاصر میپردازد. پرومته خدای آتش در اساطیر یونان باستان است، او کسی است که آتش را از زئوس دزدید و برای انسانها آورد. زئوس او را بر روی قله کوه به بند میکشد و عقابی را مأمور میکند تا هر روز جگر او را بخورد و روز بعد جگر پرومته دوباره ترمیم میشود. سرانجام هراکلس عقاب را میکشد و پرومته را نجات میدهد.
از عوامل این اثر میتوان به طراح موسیقی: نوید گوهری، دراماتورژ: میثم خوئی، طراح صحنه و لباس: شیما میرحمیدی، اجراگران: سارا اکبری، طاهره هزاوه، محمد مجد طاهری، نیلوفر ندایی، طراح نور: علی کوزه گر، ساخت کلاه گیس و مشاور گریم: ثمین سالک، مدیر اجرایی: احسان تارخ، مدیر صحنه: امیرحسین حیدری، منشی صحنه: سحر یوسف زاده، طراحی آکسسوار: استودیو زیرزمین، آلاله امیری، هانیه شجاع، غزل عباسی، دستیار طراح لباس: غزل عباسی، دستیاران طراحی صحنه: هانیه شجاع، آلاله امیری، ساخت آکسسوار: استودیو زیرزمین، دوخت لباس: اصغر حاجوی، طراح گرافیک: را استودیو، عکاس: البرز تیمورزاده، ساخت تیزر: سیاوش نقشبندی، مدیر روابط عمومی: سل عباسیان، مدیر تبلیغات: امیر قالیچی اشاره کرد. پرومته/طاعون اثری اسطورهای است که آذر و دی ماه هر شب ساعت ۲۰ روی صحنه میرود. با شهاب آگاهی در باری اجرای نمایش گفتوگویی انجام دادهایم.
دو سال قبل در جشنواره تئاتر فجر با نمایش «و/یا/پرو/مته» حضور داشتید که به لحاظ ساختار و فرم اجرایی شباهتهای زیادی با نمایش «پرومته/ طاعون» دارد. آیا نمایش «پرومته/ طاعون» یک نمایش مستقل از آن نمایش است و یا تکمیل کنندهاش محسوب میشود؟
از منظری یک کار مستقل و از منظر دیگر اثر متفاوتی محسوب میشود. از حدود دو سال و نیم قبل در گروه پروژهای را دنبال کردیم با عنوان تراژدی انسان معاصر نام داشت. سیاست گروه ما پروژه محوری و نه اجرای محوری است. به این معنی که در شروع پروژهای تعریف میشود. در این پروژه حالات مختلف مثل پرفورمنس، متریال جمع کردن و غیره و ذالک پیگیری میشود.
در تعریف پروژه شما به عنوان کارگردان آیا آن را تعیین میکنید و یا سایر اعضا گروه هم در آن ورود دارند؟
همه اعضا گروه مشارکت دارند. بعد اجرای نمایش «و/یا/پرو/مته» در جشنواره تئاتر فجر که بر اساس پرومته آشیل با تمرکز بر روی موضوع شهید بود، دوباره اعضا گروه روی نمایش کارکردند تا به این فرم جدید در نمایش «پرومته/طاعون» رسیدیم. در شکل ظاهری شاید یک جاهایی شباهتهایی میان دو نمایش وجود دارد. اما به لحاظ دراماتوژی با دو نمایش متفاوت مواجه هستیم. نمایش «و/یا/پرو/مته» یک نمایش تراژیک است. اما نمایش «پرومته/طاعون» یک نمایش هجو است و تاریخ در آن هجو میشود.
در بروشور نمایش به جای کلمه بازیگر اجرا گران قید شده دلیل استفاده از چنین واژهای چیست؟
از دهه هشتاد به بعد برای گروههایی که کار تئاتر آلترناتیو انجام میدهند کلمه بازیگر و تماشاگر مناقشه برانگیز شده است. در این آثار اینقدر فعالیتهای بازیگر به زندگی شخصی وزندگی معاصر و دریافتهای شخصیاش نزدیک است که بازنمایی که از قدیمترها در مورد بازیگری وجود داشت پاک میشود و تعریف جدید از حوزه پرفورمنس آرتی که قبلاً وجود داشت وام گرفته میشود و در خدمت خط دراماتیک کار قرار میگیرد.
این خط دراماتیک چگونه شکل میگیرد؟
در کتاب دراماتوژی یوجینو باربا و تجربیات سایرین درباره دراماتورژی بازیگران صحبت میشود و اینکه چه کسی آن را انجام میدهد. در نهایت همه اینها ما را به نام پرفورمنس نزدیک میکند. بعد از این اسم گذاری روبه تماشاچی برمیگردیم و می پرسیم اسم تماشاچی چیست. آیا تماشاگر است؟ آیا مشارکت کننده است و آیا شاهد است؟ در این اجرا بیشتر شاهد است.
آیا در حوزه کاریتان (تئاتر آلترناتیو) الگویی هم داشتید؟
پاسخ به این سؤال معطوف به این است که چه تعریفی از تئاتر آلترناتیو داشته باشید. اگر با دید نظریه گفتمان به قضیه نگاه کنیم آلترناتیو هر چیزی است که در برابر و یا متضاد موضوع قرار میگیرد و قضیه مفصل بندی گفتمان مسلط شروع به کار میکند. البته در بخش آوایی و حرکات فرمی نمایش رویکرد صرف آلترناتیو نداشتیم.
آیا در بحث حرکات فرمی و آوایی برای بازیگران چارچوب بندی خاصی انجام میدهید؟
نمایشهای ما به لحاظ میزانسن و صدا دارای معماری است. این ساختار و معماری حاصل نه سال تمرین و کار کردن و پژوهش انجام دادن است. در کارهایمان مرکز انرژی، کلمات، بازیگران بسیار مهم است. آن چیزی که در پروسه کاری برای من و دراماتورژ اتفاق میافتد این است که پیشنهاددهنده به بازیگر هستیم. درنهایت بازیگراست که باید شروع به ساختن کند و ما در کنارش حرکت و هدایت را انجام میدهیم. گرتفسکی معتقد است: «یک کارگردان خوب یک صیاد توانا است.»
آیا اگر چهار اجرا گر دیگر در این نمایش حضور داشتند بازهم شکل و شمایل نمایش این گونه بود؟
نه، تفاوت پیدا میکند و هر اجرا گری سبک کاری خاص خودش را دارد.
بنابراین اجرا گری در تئاتر آلترناتیو تفاوتهای بنیادین با بازیگری آثار رئال و کلاسیک دارد؟
بله، در حقیقت اجرا گران در کارهای ما سنتی را می سازندکه مبتنی بر حرکت، صدا و آوا است. حرکاتی که اجرا گران نمایش ما بر اساس ذهنیاتشان انجام میدهند، مختص خودشان است.
در این پروسه کاری آیا نقش کارگردان کم رنگتر از سایر گونههای تئاتری نیست؟
قضیه خیلی پیچیده است. در این نوع کارها رفتارهای دیالکتیکی وجود دارد. در کلیت من به تئاتر میپردازم تا فرهنگ فعال و مؤثر باشد و به خاطر برجسته شدن نقش کارگردان در تئاتر کار نمیکنم. بنابراین در این پروسه اولین سوژه اجرا گر است اینکه اجرا گر چگونه در قبال خود، فرهنگش، جامعهاش و هنر فعالیت دارد. در حقیقت به عنوان کارگردان کمک میکنم که این اتفاق درست و صحیح رخ بدهد. اجرا گر در این فرآیند نسبت به خود، پارتنر و کارگردان اکتیو میشود و همان رفتارهای دیالکتیکی به وجود میآید.
در مصاحبهای عنوان کرده بودید که بدن درام دارد. این تعریف تفاوتهای زیادی با تعریف شناخته شده از درام در آثار نمایشی دارد؟
تعریفم خیلی ساده است و جوابم برمیگردد به تعریف نشانه شناسی. در این فرآیند نظامهای مختلفی مثل نظام آوازی، بدنی و صحنه مطرح است و هر کدامشان درام خاص خودشان را دارند. حتی نور در اجراهای گروه ما یک رفتار زنده دراماتیک دارد.