در حال بارگذاری ...
گفت و گو با میثم یوسفی نویسنده و کارگردان نمایش جنگ و صلح

موسیقی دارویی شفا بخش برای مخاطب

ایران تئاتر: میثم یوسفی نویسنده و کارگردان نمایش های سنتی و ایرانی سال ها است که در این حوره فعالیت اثر گذاری دارد . او این روزها نمایش جنگ و صلح را در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهربه روی صحنه آورده است. این اثر نمایشی جزو آثاری است که در بخش مهمان جشنواره نمایش عروسکی تهران - مبارک با مشارکت خانه عروسک و همکاری سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری استان یزد به صحنه رفت و در جشنواره مورد توجه قرار گرفت.

میثم یوسفی بازیگر ، نویسنده و کارگردان تئاتر جزء نسل میانه هنرمندان دغدغه مند تئاتر سنتی ایرانی است که از سال ۷۴ با همکاری در موسسه نقش به مدیریت بهرام شاه‌محمدلو به طور جدی فعالیت حرفه ای خود را شروع کرد است . او تلاش می کند تا با استفاده از تکنیک های نمایش های ایرانی و استفاده از ویژگی های خلاقانه و نو در قالبی داستانگو با مخاطب ارتباط برقرار کند. نازگل، توچارسو خبری نیست، جامانده، دندون طلا، الماس و شهر تارا، هفت خوان، هدیه اسرار آمیز، رقص در ساحل ماه و ملک جمشید از جمله آثار مهم کارنامه او محسوب می شود.با میثم یوسفی در باره اجرای نمایش جنگ و صلح گفت وگویی انجام داده ایم که پیش روی شماست.

در این دوران سخت که مردم درگیر کرونا و حواشی آن هستند. چقدر دیدن نمایش های از جنس جنگ و صلح که آهنگین و شاد است می تواند حال مخاطب راخوب کند؟

این نمایش با بهره‌گیری از ماسک و تن‌پوش و به کمک تئاتر فیزیکال به صورت موزیکال به صحنه می‌رود .در فضای فعلی بسیار مهم است  نماش هایی اجرا شود که حال و هوای مردم را خوب کند و آنها را به آرامش برساند  . نمایش جنگ و صلح هم بر اساس این انگیزه ها روی صحنه می رود و چندویژگی دارد . سعید نوایی آهنگساز نمایش  کل موسیقی نمایش ساخته شده و از موسیقی انتخابی استفاده نکرده‌ایم. همه قطعات نیز در استودیو ضبط شده و به صورت پلی بک پخش می‌شوند. در این کار به کمک حذف دیالوگها و تقویت بخش موسیقیایی کار آرامش و نشاط خوبی به مردم می دهد. بر همین اساس برای رعایت تمامی موارد زمان نمایش را در حدود 40 دقیقه انتخاب کردیم تا مخاطب زمان زیادی در یک محیط بسته قرار نگیرد .خوشختانه تمام پروتکل های بهداشتی از زمان شروع اجرای نمایش رعایت شده و کسی بدون ماسک و رعایت فاصله اجتماعی نمی تواند وارد  سالن بشود.امیدوارم بتوانیم با اجرای موفق جنگ و صلح شور و نشاط اجتماعی را به وجود بیاوریم.

 نمایش جنگ و صلح با تم تقابل سنت و مدرنیته و درادامه تفاهم این دو عنصر است؟

داستان نمایش ما درباره دو خانواده سازهای ایرانی و سنتی و سازهای کلاسیک است که در یک مهمانی در حال نواختن و خواندن هستند که در این میان کمانچه از خانواده سازهای ایرانی با چنگ از خانواده سازهای کلاسیک رودرروی یکدیگر قرار می‌گیرند و عاشق هم می‌شوند براساس فضای سازشناسی و تاریخچه سازها و اختلافی که بین سازهای سنتی و کلاسیک وجود دارد جنگی را  بین دو خانواده ایجادمی کند. بنابراین تمامی تفاسیر و استباط هایی که درباره مضمون نمایش وجود دارد می توان در بستر نمایش واکاوی کرد و ما آن را برعهده مخاطب نمایش قرار می دهیم و نمی توانم تفکرات خودم را در ذهن مخاطب القا کنم. من هدفی برای اجرای نمایش مدنطر داشتم و اینکه از آن چه برداشتهایی شکل می گیرد برایم جذاب است. خیلی ها با شنیدن نام نمایش به یاد جنگ و صلح تولستوی می افتند که با نمایش ما قرابتی ندارد. من این نام  را به عمد انتخاب کردم که مخاطب نمایش را ببیند و بعد از دیدن معنا و مفهومش را متوجه شود.

زبان موسیقی که برای روایت نمایش انتخاب کردید زبان جذابی است...

از آنجا که موسیقی تنها زبان بین‌المللی  قابل فهم و مشترک در تمام دنیا است و برای همه یک الفبای قابل درک دارد و فرقی نمی کند که ما فارس زبان یا عرب زبان هستیم وهمه مان از شنیدن موسیقی لذت می بریم و می توانیم با کمک هنر نمایش و موسیقی حرف جهانی بزنیم و در این روزگار که همه به دنبال تخریب همدیگر هستند و از مهر وعشق ورزی غافل هستند و دنیا را تبدیل مکانی برای جنگ و جدل کرده اند تلاش کردیم ضمن مذمت چنین رویه ای فرهنگ صلح جهانی با استفاده از ارکستری هارمونیک به مردم برسانیم . به جای اینکه برای نمایشنامه دیالوگ بنویسم از زبان موسیقی استفاده کردم و سازهایی نیز برای اجرا انتخاب شده که مکمل ماسک‌ها و تن پوش‌های بازیگران باشد و از این طریق مفاهیم مورد نظر به مخاطبان ارائه شود.اعتقاد دارم وقتی سازی در دست یک نوازنده قرار می‌گیرد مانند زمانی است که عروسکی در دست یک عروسک گردان است و وقتی نوازنده سازش را می‌نوازد انگار که به آن ساز روح می‌دمد و آن را تبدیل به یک جاندار می‌کند و زنده و پویا می‌شود همانطور که عروسک در ابتدا یک جسم بی جان است ولی زمانی که بازی دهنده‌اش آن را حرکت می‌دهد به او جان بخشی می‌کند و تبدیل به یک کاراکتر می‌شود.

آیا  اساس شکل گیری نمایش جنگ و صلح بر اساس کار کارگاهی به وجود آمده است؟

از ایتدا تکلیفم با خودم روشن بود . این نمایش برای حضور در بخش بزرگسال صحنه‌ای جشنواره نمایش عروسکی مبارک آماده شده بود و از همان شروع کار تمام تصاویر نمایش در ذهنم نقش بسته شده بودو با کمک بازیگران روی صحنه آوردمش. در کارگاهی که هنرجویانی که در یزد با حمایت دبیر جشنواره مبارک خانم برومند داشتم این نمایش را به عنوان یک خروجی کار کارگاهی و آموزشی آماده کردیم و متاسفانه به دلیل شرایط کرونایی و اقتصادی و ممنوعیت های ترد از شهرستان ها نتوانستیم در اجرای عمومی از همه این دوستان استفاده کنیم و دو نفر این عزیزان در این اجرا ما را همراهی می کنند .

حذف دیالوگ در ساختار نمایش برای افزایش ریتم و ضرباهنگ نمایش بود؟

من به عمد دیالوگ را از نمایش حذف کردم تا بتوانم معنی و مفهوم موسیقی و قابل فهم بودن این زبان مشترک را نشان بدهم . در نمایش شخصیتی مثل رهبر ارکستر وجود دارد که زبان همه اعضا است و آنها را رهبری می کند و یک سری مونولوگ و شعرهایی را در قالب موزون را بیان می کند و در حقیقت دیالوگ ها به شکل موسیقی به کمک همکارانم ارائه می شود .

 وجود پایان خوش براساس ویژگی های ساختاری متن مورد استفاده قرار گرفت؟

 داستان نمایش بر اساس نیم نگاهی به نمایشنامه رومئو و ژولیت شکسپیر  شکل گرفت. اما قصه رومئو و ژولیت تراژدی است و ما در جنگ و صلح آن را تبدیل به یک ملودرام عاشقانه کردیم . برای ما مهم بودیم که مطرح کنیم موسیقی می تواند یک داروی شفا بخش و معجزه گر باشد.

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران