در حال بارگذاری ...
کارگردان نمایش «شاه لیر»:

برای رسیدن به نور باید از جنون گذشت

دکتر مسعود دلخواه بعد از اجرای موفق نمایش فاوست در سال قبل ، این بار به سراغ تراژدی مدرن نمایشی شکسپیر ( شاه لیر ) رفته و با توانمندی و درک درست از دنیای سیاه و پر از توطئه و خون و خون ریزی شکسپیر اثری خلق می کند که امضای او را به عنوان یک کارگردان متفکر پای خود دارد.

مسعود دلخواه بازیگر، کارگردان، مدرس و منتقد تئاتر است و تحصیلات خود را در زمینه تئاتر در ایران آغاز نمود و در آمریکا(دانشگاه کانزاس آمریکا - فوق‌لیسانس و دکتری) به‌پایان رساند. وی در نمایش‌های جولیوس سزار، بیگانه، مفیستو، روال‌عادی و بوی خواب و سریال دلداگان به نقش آفرینی پرداخته و همچنین در نمایش های ارخش، خانمچه و مهتابی، دژاوو، بوی خواب، ویتسک، بیگانه و مفیستو به عنوان کارگردان حضور داشته است. این هنرمند تاکنون موفق به کسب افتخاراتی چون مدرس برتر بازیگری در آمریکا در سال‌های‌ 1989 و 2011، کارگردان برتر عرصه تئاتر کشور از سوی انجمن منتقدان خانه تئاتر در سال 86، جایزه بهترین کارگردانی پانزدهمین جشن کانون ملی منتقدان تئاتر برای نمایش بیگانه، بهترین بازیگر مرد جشنواره در بخش آثار بین‌الملل برای نمایش روال عادی، جایزه بازیگر برتر سال انجمن تئاتر ایران در سال 1389، جایزه در مقام بهترین کارگردان سال برای نمایش بیگانه از کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جایزه بهترین دراماتورژی از سی و ششم جشنواره تئاتر فجر برای نمایش مفسیتو شده است. دلخواه همچنین یکی از داوران نخستین جشنواره پردیس تئاتر شهرزاد بوده است. نمایش شاه لیر روایتگر زندگی شاه لیر، یکی از بزرگترین و ارزنده‌ترین نمایشنامه‌های تراژیک ویلیام شکسپیر است. شاه لیر شخصیت اصلی این نمایشنامه است که سه دختر دارد و پس از تصمیمی نابخردانه‌ سرزمینش را تنها بین دو دخترش، تقسیم می کند. این تصمیم لیر بر اساس باور کردن تملق و چاپلوسی دو دختر بزرگتر و عدم پذیرش صداقت و شجاعت دختر کوچکتر گرفته شده  است، که در نتیجه به تبعید دختر کوچکتر، جنگ میان دو دختر دیگر و دیوانه شدن خود او می‌انجامد.در نمایش لیرشاه مهدی سلطانی، الهام پاوه نژاد، بهاره رهنما، خسرو شهراز، رحیم نوروزی، محمدصادق ملک، ناصر عاشوری، محمدرضا علی اکبری، حمیدرضا هدایتی، محمد صدیقی مهر، محبوبه تفضلی، یلدا قشقایی، سجاد بابایی، محمد صادقی، امیرحسین سرداریان، حسین ابراهیمی، سعید عظیمی، سپاس رضایی، افشین حسنلو، فربد غفاری، محمد پیرالیاس، رضا ایزدخواه، منصور تمیزی فر، حمیدرضا جهانگیری، سعید مصطفایی، میلاد پاک سرشت، حامد عباس پور، حامد آرامی، مجید قنبری، سارا خسروی و الهام قندهاری بازی دارند، نادر مشایخی به عنوان آهنگساز و رهبر گروه موسیقی، ماریا حاجیها به عنوان طراح گریم و قاسم جعفری به عنوان مشاور کارگردان حضور دارند. نمایش شاه لیرآبان و آذر ماه در سالن اصلی تئاتر شهر در حال اجرا است. با دکتر دلخواه در باره اجرای نمایش شاه لیر گفت‌وگویی انجام داده ایم.

 

در گفت‌گو قبلی که با شما در باره اجرای شاه لیر داشتم تاکید کردید که شاه لیر متفاوتی را روی صحنه اجرا می کنم؛ آیا به همین دلیل بود که ساختار نمایش ساختار غیر خطی دارد و نمایش با شکست زمان شروع می شود؟

در اجرای شاه لیر اجرای مدرنی با استفاده از رگه های پست مدرن روی صحنه برده ام؛ یکی از رویکردهای مهم پست مدرنیستی شکست زمان است و گذشته و حال و آینده با هم مرتبط می‌شوند.

 

آیا به کارگیری چنین شیوه پست مدرنی در باره یک متن کلاسیک کار چالش برانگیزی نبود؟

چالش زیادی داشت. اجراهای تعددی از آثار شکسپیر در خارج از کشور دیده بودم؛ اما اولین بار بود که اثری از شکسپیر با رویکردی نیمه موزیکال روی صحنه اجرا شده است.

 

در سینما رابرت وایز در فیلم اسکاری داستان وت ساید که بر اساس رمئو و ژولیت ساخت چنین رویکردی داشت؟

بله، ساختار متفاوت فیلم خیلی مورد توجه قرار گرفت. من در کنار استفاده از این رویکرد با به کارگیری انواع فاصله گذاری ها این رویکرد را پر رنگ کردم. در آثار شکسپیر هم بازیگران تماشاگران را محرم راز می دانستند و روبه آنها واگویه می کردند.

 

در نمایش شاه لیر هم شروع چنین رویکردی با روبه تماشاگر حرف زدن ادموند است؟

نه تنها ادموند، بلکه جاهایی هم دختران شاه لیر چنین کاری را انجام می دهند. در این برآیند ضمن حضور موسیقی زنده در صحنه می خواستیم به مخاطب بقبولانیم که مشغول دیدن تئاتر هستند؛ از طرف دیگر آوازهایی که خوانده می‌شود خود به خود فاصله گذاری ایجاد می کند زیرا در زندگی معمولی با آواز با یکدیگر حرف نمی زنیم.

 

آیا به دلیل ویژگی‌ها نقش شاه لیر است که مهدی سلطانی نسبت به سایر بازیگران بیرونی‌تر بازی می کند؟

شاه لیر به دلیل جایگاهی که دارد حرف هایش را کامل می زند و نقشه مخفیانه‌ای ندارد و بنابراین وجوهات درون گرایی ندارد؛ البته اواخر نمایش کمی به  درون گرایی متمایل می شود.

 

شاه لیر موقعی که در اوج قدرت است جایگاه خدایگونه ای برای خودش قائل است؟

بله، شاه لیر جایی می گوید: همه به من می گفتند من همه چیزم، در حالی که من در مقابل باد و باران هم مصمون نیستم.

 

مثل تمام پادشاهان قدرت طلب، خودشیفته و مشتاق تعریف و چاپلوسی است؟

همیشه چاپلوسان خودشان را به پادشاهان نزدیک می کردند تا سهم و پولی دریافت کنند. شکسیر در اثرش سیاهی‌های دربار شاهی را نشان می دهد و مخاطب به ماهیت اینها پی می برد. هم شاه لیر و هم گلاستر  فرزندان صالح و خوبشان را به خاطر توطئه اطرافیان از خود می رانند. در انتهای نمایش هردوی اینها از تاریکی به نور می رسند.

 

شاه لیر و گلاستر تاوان سنگینی برای رسیدن به نور و حقیقت می دهند؟

بله، لیر دلقک را از دست می دهد و گلاستر بینایی چشمان را. برای رسیدن به این مرحله ای باید از جنون عبور کرد.

 

یکی از مسائل مطرح شده در داستان شکسپیر طمعی است که آدمها نسبت به قدرت دارند؟

بله، حتی برای رسیدن به قدرت از قربانی کردن نزدیکانشان ابایی ندارند.

 

در میان شخصیت‌های نمایش شاه لیر، کنت و کردلیا صادقانه و با حقیقت با شاه برخورد می کنند؟

بله، اما برای ابراز این صداقتشان طرد می شوند.

 

آیا استفاده از میکروفن، دوریین عکس برداری و فیلمبرداری برای رسیدن به فضای پست مدرن نمایش بود؟

بله، در رویکرد پست مدرنیسم، کلاسیسیم و مدرنیسم کنار هم قرار می گیرند و در نتیجه سنت و مدرنیته هم جاهایی در کنار هم و جاهایی روبه روی هم دیده می شوند. در نمایش ما طراحی صحنه کلاسیک با همراهی زبان فاخر در کنار ابزار مدرنی مثل همین دوربین در کنار هم قرار گرفتند. در این فرآیند بسیاری از دیالوگ ها تبدیل به شعر شدند.

 

در اغلب آثار شکسپیر خون و خون ریزی و قتل و جنایت دیده می شود و در اول نمایش شاه لیر شخصیت های نمایش خیلی بی تفاوت در میان انبوه اجساد کف صحنه حرکت می کنند؟

بله و خیلی شاد و خندان از اجساد عبور می کنند تا به مراسم جشن تاجگذاری بروند.

 

آیا نمایش لیر شاه را می توانیم اثری درباره تقابل میان پدران با فرزندان بدانیم؟

بخشی از محتوا و مفهوم این نمایش نامه بستگی دارد به رابطه فرزندان و پدران و در عین حال به تاریخ خونبار بشر هم اشاره‌ای می شود. جدای از روابط فردی، رابطه تاریخی و ساختار قدرت هم دیده می شود. لیر به جایی می رسد که می گوید بگذارید با تماشاگر صادق باشیم و به احوالات کردلیا در زندان بپردازیم و رگه هایی از ابزورد در کار تسری پیدا می کند.




نظرات کاربران