در حال بارگذاری ...
حمید رضا نعیمی بازیگر نمایش مردی به نام دایک:

تمام تلاشم درحین بازی تسخیر قلب و ذهن تماشاگر است

حمید رضا نعیمی جدا از این‌که کارگردان توانایی است؛ یک بازیگر درجه یک، تکنیکال و توانمند است و در نمایش هایی که بازی کرده عیار بازیگریش را نشان داده است. نعیمی در نمایش مردی به نام دایک در نقش یک بازپرس مرموز ، تا حدی خشن و مکار بازی متنوعی از بازی درونی و برون گرایانه از خودش بروز می دهد.

حمیدرضا نعیمی نمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان تئاتر، دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، کارگردانی و بازیگری است و در این دو دهه اخیر جزو تاثیرگذارترین نویسندگان و کارگردان های تئاتری است. شهر آدم، شهر حیوان، خانه‌ کاغذی، گمسار، داستان‌های کارور، مکبث، قضیه‌ی تراخیس، چه گوارا، ددالوس و ایکاروس، کالون و قیام کاستلیون،  روزنه، وعده‌گاه نهنگ‌ها، داستان‌های کارور، دختری با شنل ارغوانی، آوای سرخ، آژاکس، ترور، درخشش در راس، لیرشاه، فاوست و ساعت مقرر از جمله کارهای مهم نوشتاری، بازیگری و کارگردانی نعیمی محسوب می‌شوند. حمیدرضا نعیمی تاکنون جوایز متعددی از جمله جایزه ویژه‌ فیلمنامه‌نویسی برای فیلمنامه بلند داستانی مخمصه از یازدهمین جشنواره بین‌المللی روستا، جایزه اول نمایشنامه نویسی از دوازدهمین جشنواره سراسری دانشجویان برای نمایشنامه وعده‌گاه نهنگ‌ها، لوح تقدیر به عنوان نمایشنامه‌نویس فعال درروز جهانی تئاتر، جایزه‌‌ اول نمایشنامه‌ی اقتباسی برای نمایش مکبث از بیست و سومین جشنواره‌ بین ‌المللی فجر، جایزه‌ اول نمایشنامه‌نویسی از اولین جشنواره‌ سراسری نمایشنامه‌نویسی کودک و نوجوان برای نمایشنامه‌ قصه‌ی خوب خدا و جایزه‌ نمایشنامه‌نویسی برتر از سومین جشنواره تئاتر ماه برای امشب دیگر مهره‌های پشتم نی‌لبک می‌زنند را دریافت کرده است. در خلاصه داستان «دایک» آمده: فردی قتلی مرتکب شده اما نام واقعی او فاش نشده است. این قضیه برای زندان‌بان او که قصد دارد تا یک ساعت آینده او را اعدام کند، امتیاز منفی محسوب می‌شود و در تلاشند تا هویت واقعی این فرد کشف شود. نمایش مردی به نام دایک به نویسندگی هال ورثی‌هال و روبرت میدل‌مس، ترجمه جمشید شامحمدی و کارگردانی مهدی میامی آذرماه ساعت 19:30 در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است و بازیگران آن کریم اکبری‌مبارکه، حمیدرضا نعیمی، سودابه جعفرزاد، طیبه میامی و شهرام پوراسد هستند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: طراح صحنه: رضا کیانیان، طراح لباس: بهناز نازی، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، طراح نور: رضا حیدری، طراح پوستر و بروشور: جواد آتشباری، موسیقی: سروش قهرمانلو، دستیار اول کارگردان: علی زارعی، دستیار دوم کارگردان: سارا سعادت‌نیا، منشی صحنه: طیبه میامی، روابط عمومی: علیرضا عباسی، مشاور رسانه‌ای: الهه حاجی‌زاده و احمد حجارزاده و عکاس: بابک برزویه. با حمید رضا نعیمی در باره بازیش در نمایش مردی به نام دایک  گفت وگویی انجام داده ایم.

 

گفت وگو را با بحث جنس بازیتان شروع کنیم؛ بازی شما در نقش واردن شباهت‌هایی با برخی از بازی هایتان منجمله پیرمرد روستایی نابینای نمایش بلوط های تلخ دارد که نقش را با بازی درونی شروع می کنید و در لحظات دراماتیک کار بازیتان برون گرایانه و استفاده از فیزیک بدن به آن الصاق می شود. آیا به این شیوه بازیگری علاقه دارید؟

 علاقه ای ندارم جنس بازیم را به سبک خاصی از بازیگری الصاق کنم. در بازیگری نگاهم یکسویه  به متد استلانسیلاوسکی، برشت، آموزه های میخائیل چخوف ، یا متد اکتینگ نیست. تلاش می کنم در بازیم به همه این سبک ها بپردازم. همواه ترجیح داده ام که اول از همه به باور پذیری نقش برای مخاطب فکر کنم و مخاطب  بتواند من را در نقش یک مرد روستایی نابینا در بلوط های تلخ باور کند و حالا هم من را در قالب یک بازپرس امریکایی در این نمایش باور کند.

 

این پروسه رسیدن به نقش از چه مرحله ای آغاز می شود؟

در شروع هر بازی به نقشم فکر می کنم و تلاش می کنم نقش را در شروع از طریق رفتارهای جسمانی بشناسم و از بیرون به تدریج به درون نقش برسم. ممکن است در راه چنین خواسته ای لباس شخصصیت، وسیله و یا یک شی مثل عصا و یا پیپ  کمک کند و سریع با این اشیاء تمرین می کنم و شبانه روز با نقشم زندگی می کنم. از آنجایی که اعتقاد دارم تماشاگر نمی تواند ذهن من را بدون برون فکنی بخواند بنابراین شکل نمایشگری را در بازیگری مبتنی بر برون فکنی بسیار می پسندم. تمام بازی های من از کم تحرکی و ایستایی دور و شکل انفجاری و بیرونی دارد.

 

این شیوه بازیگری سختی های خاص خودش را دارد؟

بله، اما برای مخاطب جذاب تر است.

 

در این شیوه از بازی هماهنگ کردن بازی با سایر بازیگران هم کار دشواری به نظر می رسد؟

موقعی که با پارنتری بازی می کنید که شکل و شیوه بازیش با شما متفاوت است.

 

در این نمایش هم جنس بازی کریم اکبری مبارکه خیلی از بازی شما دور است؟

کریم اکبری مبارکه هم بازیگر نمایشگری است؛ اما نقشش در این نمایش خیلی آرام ودرون گرایانه است. کشیش در این کار اصلا شدت و حدت و خصلت های عمل گرایانه بازپرس(واردن) را ندارد و واردن به هیچ وجه آرامش درونی کشیش را ندارد. در هر حال واردن در یک فضای خشن با تعدادی آدم مجرم درگیر است و نمی تواند آدم آرامی باشد. شرایط محیطی است که رفتار و منش آدم ها را رقم می زند. کارگردان نمایش هم در تمرینات تاکید داشت که این دو آدم خیلی به لحاظ رفتاری با هم تفاوت داشته باشند.

 

چند جایی این حس به من مخاطب منتقل شد که شاید به دلیل کمبود تمرینات بازیگران در بازی هم ورود پیدا می کند به خصوص در صحنه ای که کشیش با دایک مواجه دارد؟

تمرینات منظم و خوب و پیوسته ای در چهل روز داشتیم؛ شما اولین اجرای نمایش را دیدید و معمولا در اولین اجراها گاهی موارد این نوع ناهماهنگی ها به وجود می آید در شب های بعدی اجرا این نقیصه رفع شد.

 

در بزنگاه‌هایی شما با انجام نقطه گذاری و مکث در بازیتان به تماشاگر گوشزد می کنید که توجه اش به بازی شما باشد؟

در کلیت تمام تلاشم حین بازی این است که قلب و ذهن تماشاگر را تسخیر کنم و این کار ساده ای نیست و نیاز دارد بازیگر به ایست هایش در حین بازی توجه کند و بهترین ایست ها را در جای درست و مناسب انجام بدهد. به طور کلی موسیقی بازیگری را باید دانست. گاهی مواقع در حین تدریس دانشجویان از من می پرسند موسیقی بازیگری به چه معنی است و من در جواب می گویم ایجاد یک هارمونی بین همه آن چیزی است که شخصیت نمایش را شکل می دهد که می تواند شامل یک نگاه، میمیک چهره و ایستادن و غیزه و ذالک باشد. همه اینها باید در قالب یک نت و متعلق به نقش شما باشد. در حین کارگردانی هم دقتم به بازی بازیگران این است که از نت خارج نشود و فالش نزند.

 

چند جایی در حین بازیتان با بستن چشمانتان مکث هایی در روند بازیتان دیده شد . آیا این مکث ها از جنس مکث های پینتری است؟

به استفاده از مکث پینتری فکر نکردم زیرا نمایش ما یک نمایش پینتری نیست. مکث پینتری و پرداختن در بازی به آن کار بسیار سختی است و باید در یک ریتم کند و تمپوی سریع بازیگر بتواند انجامش بدهد. در نمایش ما ریتم و تمپو توامان برای شخصیتی مثل بازپرس بسیار بالا است .




نظرات کاربران