در حال بارگذاری ...
در ششمین نشست آسیب‌شناسی تئاتر فجر مطرح شد؛

آیا می‌توان جشنواره تئاتر فجر را غیررقابتی و غیرمتمرکز تصور کرد؟

ششمین نشست دفتر پژوهش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی با موضوع آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

ششمین نشست دفتر پژوهش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی با موضوع آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر ساعت 18/30 روز جمعه 20 اردیبهشت با حضور شهرام کرمی مدیر کل هنرهای نمایشی و نادر برهانی مرند دبیر جشنواره تئاتر فجر در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.

در این نشست که با موضوع «چشم انداز جشنواره بر اساس الگوها و نمونه های جهانی» در جشنواره های تئاتر فجر برگزار شد اصغر نوری، مهدی مشهور و علی شمس به عنوان سخنران حضور داشتند.

اصغر نوری در ابتدای این نشست در سخنانی گفت: جشنواره های جهانی کارکردهای مختلفی را برای خود تعریف کرده اند. یک سری جشنواره ها در دنیا هستند که کاملاً جنبه تفریحی دارند؛ یعنی در یک شهر کوچک یا بزرگ جشنواره ای به عنوان یک سنت اجرا می شود که از سوی شهرداری یا فردی حقیقی در زمان مشخصی از سال برگزار می شود که علاوه بر تئاتر اغلب برنامه های تفریحی دیگری هم در کنار آن دیده می شود. این دست جشنواره ها اغلب به صورت کارناوال هایی در شهرها برگزار می شوند که بعضی از این جشنواره ها بین المللی هم هستند. اتفاقی که در این دست جشنواره ها می افتد این است که بعضی از هنرمندان تئاتر کارشان را از چنین رویدادهایی شروع می کنند. دسته ای دیگر از جشنواره ها هم مشخصاً  اهداف آموزشی و پداگوژیک را دنبال می کنند که اغلب در قالب ورکشاپ ها و سمینارهای آموزشی شکل می گیرند. جشنواره های جدی تری هم داریم که در حقیقت شناسنامه تئاتر یک کشور هستند و تولید تئاتر با کیفیت را به عنوان هدف اصلی خود دنبال می کنند. جالب توجه است که این دست از جشنواره ها علاوه بر تمرکز بر تولید کیفی همچنان دو هدف جشنواره های دیگر را هم در خود دارند. برای مثال باید بگویم در جشنواره آوینیون شما هم کارناوال تئاتری می بینید و هم کارکردهای پداگوژیک را شاهد هستید. مهم ترین بخش این جشنواره های هنری این است که معمولاً هیات انتخاب ندارند و رقابتی هم نیستند؛ چرا که قرار است شناسنامه تئاتر باشد.

مهدی مشهور دیگر سخنران این نشست نیز در ادامه بیان کرد: جشنواره تئاتر فجر شبیه خودش است و رویدادی عجیب و غریب است که به نظر من  در هیچ کجای دنیا نظیری برای آن نمی توان پیدا کرد. یکی از آسیب های جدی این جشنواره رقابتی بودن آن است. رقابتی کردن این جشنواره  یک اشتباه بزرگ است. آسیب دیگر این جشنواره وابستگی شدید آن به دولت است. پیش از انقلاب هم جشن هنر شیراز را داشتیم که 11 دوره برگزار شد و اگرچه هنرمندان بزرگی آثارشان را در آن ارائه کردند، اما به نظر من آن هم جشنواره ای شکست خورده است. اشکال کار اینجاست که در کشور ما همه راه ها به جشنواره تئاتر فجر منتهی می شود در حالی که در هیچ کشور دیگری وضع به این صورت نیست. این اندازه که ما تمرکزمان را بر جشنواره فجر قرار داده ایم، اتفاقاً تاثیر عکس خواهد داشت؛ همانطور که در این سال ها چنین تاثیری را بر جای گذاشته است. نکته دیگری که می خواهم اشاره کنم این است که اساساً آیا می توان به جشنواره فجر به شکل غیررقابتی فکر کرد؟ شاید بتوان به شکلی مشابه با بعضی از جشنواره ها فکر کرد؛ مثل جشنواره ادینبرو که در حاشه بخشی را با عنوان «فرینج» دارد و در این بخش اجازه می دهد آثاری بر علیه خودش وارد شوند. جالب اینکه بخش های اصلی این جشنواره هم رقابتی نیست. بخش فرینج نه تنها در این جشنواره که در بسیاری جشنواره های دیگر هم پیش بینی شده و بیشتر کمپانی محور است که در حقیقت سلیقه ها و رویکردهای مختلف را در خود جای می دهد. در واقع به این ترتیب نوعی تمرکز زدایی را شاهد هستیم که از متمرکز شدن همه انتظارات در یک رویداد خاص پرهیز می کند.

علی شمس هم به عنوان دیگر سخنران این نشست طی سخنانی با اشاره به رویکردهای جشنواره های تئاتری در جهان گفت: در هیچ کشور اروپایی اینطور نیست که هر شب پانصد یا ششصد نمایش به معنای متعارف را روی صحنه داشته باشیم. ما با دو مقوله که یکی فضای متعارف اجرایی است و دیگر فضای برساخته اجرایی سروکار داریم. اگر شما سه پایتخت فرهنگی اروپا یعنی لندن، پاریس و رم را در نظر بگیرید، امکان ندارد که همزمان 200 اجرای نمایش را حتی با احتساب کمدی های فارس و سالادی شاهد باشیم. وقتی درباره اجرا حرف می زنیم باید اختیار تام دبیر جشنواره را در نظر داشته باشیم و این دبیر است که حسب سلیقه آثار را در بخش اصلی دعوت می کند.  وقتی هم درباره مفهوم اجرا حرف می زنیم لزوما درباره تئاتر و اجرای نمایش نمی گوییم. برای مثال در بخش فرینج جشنواره ادینبرو انواع و اقسام فستیوال ها را دارید؛ از فستیوال جاز تا پرفورمنس ها و استندآپ کمدی ها یا تئاتر آلترناتیو را داریم. در حقیقت صحبت تنها از اجراهای متعارف تئاتری در میان نیست. پس وقتی از اجرای روزانه هزار یا بیشتر از آن می زنیم لزوماً از تئاتر و سالن تئاتر حرف نمی زنیم. بنابراین تصویری که ما از اروپای تئاتربین داریم اصلاً واقعیت ندارد.




نظرات کاربران