در حال بارگذاری ...
در پنجمین نشست سه‌شنبه‌های پژوهشی تئاتر مطرح شد

تثبیت قوانین حقوق مترجمان نیازمند یک مصالحه اجتماعی است

در پنجمین نشست از مجموعه نشست های «سه‌شنبه‌های پژوهشی تئاتر» موضوع «حقوق مادی و معنوی مترجم در تئاتر ایران» با حضور داریوش مودبیان، محمدرضا غفاری و اصغر نوری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاتر شهر، پنجمین نشست از دور اول نشست‌های تخصصی دفتر پژوهش و انتشارات اداره‌کل هنرهای‌ نمایشی با موضوع «حقوق مادی و معنوی مترجم در تئاتر ایران» شامگاه سه‌شنبه ۱۹ آذرماه در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد. در این نشست که با مدیریت جواد روشن برگزار شد، داریوش مودبیان، اصغر نوری و محمدرضا غفاری به عنوان سخنران به تبادل نظر پیرامون حقوق مادی و معنوی مترجم در تئاتر ایران پرداختند.

محمدرضا غفاری کارشناس حقوق در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه حقوق مالکیت فکری در زمینه ترجمه آثار در ایران از قوانین کاملی برخوردار نیست، بیان کرد: قوانینی که در این زمینه وجود دارد بسیار ناقص و ابتر است. حقوق مولف که مشتمل بر حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده است، از زیر مجموعه های مالکیت فکری و معنوی است. مالکیت فکری در جهان توسط کنوانسیون های مختلف از جمله «کنوانسیون برن» مورد حمایت قرار گرفته اما متاسفانه ما به هیچیک از این کنوانسیون ها نپیوسته ایم. حقوق مولف به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شود. حقوق معنوی نامحدود است ولی حقوق مادی که شامل انتشار، پخش و عرضه و بهره برداری از اثر است، می تواند توسط پدیدآورنده به شخص دیگری منتقل شود و آن شخص قائم مقام او در بهره برداری از این حقوق می شود. مدت زمان استفاده از این حقوق 30 سال تعیین شده و اثر پس از این مدت به مالکیت عمومی درخواهد آمد. قوانینی که ما در این زمینه داریم مربوط به سال 1348 و با عنوان قانون حمایت از مولفان و مصنفان است که از مولف، مصنف و هنرمند تحت عنوان پدیدآورنده یاد کرده و پدیداورنده صاحب اثر شمرده می شود. ماده 24 این قانون که به مسئله ترجمه اشاره دارد عنوان می کند که « اگر هر شخص اثر ترجمه را به نام خود یا دیگری انتشار دهد، پخش کند یا مورد بهره برداری قرار دهد به حبس تعلیقی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد». قانون دیگر در این ارتباط قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی است که در ماده یک این قانون عنوان می شود که حق تکثیر و ترجمه با مترجم و وراث قانونی او است. این قانون تاکید دارد که در صورت بهره برداری از آثار حتماً باید نام مترجم ذکر شود. به جز این دو مورد قانون دیگری در ارتباط با حقوق مترجم در ایران نداریم.

داریوش مودبیان مترجم و کارگردان باسابقه تئاتر و تلویزیون نیز در ادامه این نشست بیان کرد: هر دو مورد ماده قانونی در ارتباط با حقوق مترجمان که اشاره شد به پیش از انقلاب باز می گردد. در سال 1348 برای نخستین بار است که قوانینی آماده می شود، به صورت لایحه به مجلس می رود و خلی خلاصه و سربسته و بدون ضمانت های اجرایی مورد استفاده قرار می گیرد. ماده قانونی دیگر مربوط به سال 1352 است که کمی گسترش پیدا می کند. این دست قوانین بعد از انقلاب هرگز بازنگری نشده و در ارتباط با قانون اساسی کشوری که انقلاب کرده قرار نگرفته و اتفاق نخواهد افتاد تا وقتی که تصور بر این است که ما اگر اصلی به نام کپی رایت را بپذیریم ضرر خواهیم کرد. این تصوری است که برای نمونه به مترجم نیز تعمیم می دهند و می گویند اگر کپی رایت را بپذیذریم تو هم دیگر نخواهی توانست بدون اجازه نویسنده دست به ترجمه اثر او بزنی. اما در واقع این ترسی است که خودشان از پذیرفتن کپی رایت دارند؛ چرا که به صورت غیرقانونی از منابع وآاثار دیگران استفاده می کنند و نمونه مشخص آن تلویزیون است. اما چه اصل هایی لازم است تا ما برسیم به اینکه حمایت قانونی شویم و خیالمان راحت شود؟ و برای اینکه به یک مورد قانونی در این زمینه برسیم و این قانون اعمال شود، به چه چیز احتیاج داریم؟ برای اینکه یک پدیده تبدیل به یک نگره قانونمند شود ابتدا باید در ارتباط با آن اجماع وجود داشته باشد و به یک مصالحه اجتماعی در خصوص آن دست پیدا کنیم. یعنی همه چه قانونگذار، چه قدرت و چه مجریان و چه مردم با قانونمند شدن آن موافق باشیم.  وقتی مصالحه صورت می گیرد همه تابع قانونی خواهند بود که بعد از این خواهد آمد. نه اینکه بگوییم من با آن موافقم؛ نه برای خودم بلکه برای دیگران. به این ترتیب پس از اینکه این مصالحه به درستی انجام شد آن پدیده تبدیل به یک قرارداد اجتماعی و لایحه حقوقی می شود و قانونگذار آن را بررسی می کند و چون از قبل اجماع درباره آن صورت گرفته و نهادهای ذیربط همچنین من کارگردان، نویسنده، بازیگر و... هم آن را به صلاح خود دیده ام و درباره آن نظر کارشناسی داده ام. نه اینکه قانونی من درآوردی تصویب شود و تنها بگویند تو باید آن را رعایت کنی؛ بلکه باید همه عناصر اجتماع در آن شرکت داشته باشند. در اروپا که این تجربه را صورت داده اند این انجمن ها هستند که روند اعمال قانون را بر عهده گرفته اند و من کارگردان یا نویسنده و مترجم نیستم که باید دنبال حقوقم بروم. مدت زمان 30 سال هم که برای این روند در نظر گرفته شده، بعد از این مدت 30 سال دیگر در اختیار وراث پدیدآورنده و پس از این مدت نیز در اختیار همین انجمن ها قرار می گیرد تا در حمایت از مولفان، مصنفان و مترجمان جوان به کار گرفته شود.

اصغر نوری کارگردان تئاتر و مترجم نیز در ادامه این نشست در سخنانی گفت: در ارتباط با مسئله کپی رایت در کشور ما جدا از اینکه بحث مالی در میان است، نکته مهم تری را هم باید در نظر گرفت. اولین بند کنوانسیون برن این است که مترجم ملزم است یک اثر را بدون کم و کاست و اضافه یا کم کردن ترجمه کنید. اما این حق در کشور ما امکان پذیر نیست چون سانسور در اینجا یک امر قانونی است. ما نمی توانیم در این کشور هیچ کاری، چه ترجمه و چه تالیف را بدون نظارت انجام بدهیم. اگر ما مترجم را «مترجم-پژوهشگر» در نظر بگیریم، یعنی کسی که کتاب های متعددی را می خواند و کتاب های مناسب جامعه اش را پیدا می کند. در حوزه تئاتر مترجمان دو کار مهم انجام می دهند. اول اینکه با ترجمه متون نظری که در واقع به درد اساتید و دانشجویان تئاتر می خورد، ما را با نظریه های تئاتر آشنا می کنند. دیگر اینکه نمایشنامه هایی که ترجمه می کنند از یک طرف محصولی است برای کارگردان ایرانی که می تواند با تکیه بر آن اجرایی موفق را داشته باشد؛ ولی اتفاق مهم تر این است که درام نویسی ما هم از جریان ترجمه سود می برد. برای نمونه اگر نمایشنامه های «یون فوسه» و «دیوید ممت» در ایران ترجمه نشده بود، آثار مشابه یا تاثیرگرفته از آن ها در ادبیات نمایشی مان را نمی توانستیم شاهد باشیم. متاسفانه خیلی از کارگردان ها فکر می کنند مترجمی تنها به دانستن زبان است و اگر نمایشنامه ای را حتی به دارالترجمه هم بدهند نتیجه کار یکسان خواهد بود. اما در حقیقت مترجم آگاه آن کسی است که اثری را از میان آثار متعدد انتخاب کرده و برای انتشار یا اجرا در این جغرافیای معین مناسب دیده؛ همچنین تشخیص داده که ترجمه یک اثر مشخص می تواند برای درام نویسی ما ارمغانی تازه داشته باشد.        

گفتنی است؛ بخش پایانی این نشست نیز به پرسش و پاسخ میان سخنرانان و حاضرین در این نشست اختصاص داشت.  

منبع: ایران تئاتر




نظرات کاربران