در حال بارگذاری ...
مسعود طیبی کارگردان نمایش «فقط چهل روزه بودم»:

خلق درست اثر هنری به شدت به زیست هنرمند وابسته است
تئاتر اندیشه ورز مجال بیشتری برای دیده شدن پیدا کرده است

مرگ و دنیای ناشناخته های پس از آن همواره ذهن بشر را در تمام طول مدت تاریخ درگیر کرده است و هنرمندان در این باره به خلق اثر پرداخته اند. مسعود طیبی در نمایش فقط چهل روز بودم نیز به سراغ واکاوی روایت زندگی زنی با شوهر مرده اش به مدت چهل شبانه روز می رود.

به گزارش واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاتر شهر به نقل از ایران تئاتر، داستان نمایش فقط چهل روزه بودم درباره مردی است که به دلیل رعایت نکردن دستورالعل‌های بهداشتی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا می‌میرد. طیبی دانش آموخته کارگردانی از دانشکده هنر و معماری است و سال ها است که در حوزه نویسندگی ، کارگردانی و تدریس فعالیت می کند. آواز در مه،بی نام ، فضای خالی ، بازنده ، جدایی رمئو از ژولیت ،ازدواج بر برج ایفل، کاکتوس ،تانگوی تخم مرغ داغ ، دکه ی بین راه نوشته ، مجلس غریب تنهایی، جوش٬ ارتباط٬ کیسه ، خانمچه و مهتابی،  خوان هشتم، با من مثل باران حرف بزن ، پیر بانوی کوچک وبرزخ از جمله آثار مهم کارنامه کاری طیبی محسوب می شوند.

نمایش فقط چهل روزه بودم نوشته مسعود هاشمی‌نژاد به کارگردانی مسعود طیبی و بازی های ایمان میرهاشمی و آرزو صفی‌یاری مرداد و شهریور ماه ساعت 19 در سالن سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه رفته است. این نمایش پیشتر در بخش اساتید جشنواره تئاتر دانشگاهی و سپس سال 1398 در مجموعه تئاترشهر و حوزه هنری به صحنه رفته است.با مسعود طیبی در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

آیا نمایش فقط چهل روز بودم یک نمایش ماورایی قابل ارزیابی است یک پیسکودرام روان شناسانه؟

نمایش را می توان در حوزه آثار روان شناسانه ارزیابی کرد.زیرا تم نمایش به این موضوع می پردازد که بعد از مرگ برای اطرافیان متوفی چه اتفاقاتی رخ می دهد.خیلی از این اطرفیان بر اثر شوکه وارده از این ضایعه ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهشان دچار جابه جایی و تحول می شود و به بیمارهای روانی مبتلا می شوند و روان پریش هستند.این بازماندگان خلا عزیز از دست رفته را حس می کنند و معتقدند در زمان حیات آنها،عزیزانشان بااین اندازه برای آن‌ها مهم نبوده است و بتدریج بعد از مرگشان ابعاد اهمیت و جایگاه شان را متوجه می شوند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند.

آیا نوشتن متن را به مسعود هاشمی نژاد سفارش دادید؟

سال‌ها است که همکاری نزدیکی با مسعود هاشمی نژاد دارم و قبل از این هم نمایش برزخ را با متنی از او روی صحنه برده بودم.این نمایش پنجمین همکاری مشترکمان است.او یکی از دانشجویانم در حین تدریس در دانشگاه است و کار و نوع تفکرش برایم جذابیت داشت و این امکان را به وجود آورد که کار مشترک انجام بدهیم. از اوخواستم متن نوشته هایم را برایم بنویسد و از میان آن‌ها نمایش نامه فقط چهل روز بودم را به هیچ کس دیگری نشان نداده بود.زیرا علاقه زیادی به این اثرش نداشت و آن را خواندم و برای کار کردن انتخابش کردم. بنابراین متن قبلا نوشته شده بود و مهر 97 نمایشنامه در جشنواره تئاتر دانشگاهی و درادامه در کارگاه نمایش و حوزه هنری نمایش روی صحنه رفت و الان هم برای بار سوم روی صحنه رفته است.

 چه تغییراتی در اجرای جدید این نمایش نسبت به اجراهای پیشین انجام داده اید؟

اجراهای گذشته این نمایش همه شبیه هم بودند اما در این دوره نمایش ساختار جدیدی دارد و تغییرات اساسی زیادی در آن به وجود آمده است . این تغییرات در دکور و بازی بازیگران انجام شد و کلا نگاهم نیز در کارگردانی تغییرات زیادی داشت.در اجراهای قبل تاکید روی بازی های میکرو اکتینگ بسیار ریز و مکانیکی وار داشتم. اما در اجرای جدید فضای رئالیستی و هایپر رئالیستی در کار به وجود آمده است.

در داستان نمایش هم مرد نویسنده  بر اثر ابتلا به ویروس کرونا می‌میرد.آیا این تغییرهم به وجود آمده است؟

بله، تغییر جدیدی بود و خیلی ملو و با سه و یا چهار اشاره کوچک به کورنا گرفتن مرد پرداختیم تا زیاد گل درشت عرضه نشود و این به منظور همخوانی اجرا با شرایط امروز جامعه است .

رفت و آمد به دنیای مردگان به خصوص از دهه نود به بعد در آثار سینمایی و تئاتری امریکا و اروپا مثل  فیلم دیگران و یتیم خانه به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. چقدر در اجرای نمایش تحت تاثیر این نوع آثار بودید؟

در اصل تحت تاثیر یک انیمیشن امریکایی در اجرای فضای نمایشم بودم که قهرمانش کودک گیتاریست است. البته به شدت تحت تاثیر فضای کارهای تیم برتون هستم و فیلمساز مورد علاقه من است.نکته مهم اساسی در این بحث بروز اتفاقی در زندگی شخصی خودم بود. مرگ مادربزرگم که بسیار دوستش داشتم ، نبودش خلا بزرگی را برای من به وجود آورد و حتی در ابتدا از شوک این اتفاق نمی توانستم گریه کنم. فوت اکبر رادی در سال 86 هم چنین حسی را در من به وجود آورد.نکته مهم دیگر که در این سال‌ها با من همیشه وجود دارد ترس از دست دادن عزیرانم است واصلا نمی توانم با این مسئله کنار بیایم.

عده ای از منتقدان اعتقاد دارند اجرای  درست این نوع آثار که منجر ارتباط با مخاطب شود ارتباط بسیار مستقیمی با تجربه زیست خالق اثر با موضوع مورد نظر دارد. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

من همیشه به بازیگران دو نکته اصلی را گوشزد می‌کنم. اول اینکه خلق هر اثر هنری سوای تکنیک به دو مقوله وابسته است.زیست شخصی و زیست اجتماعی.تجارب شخصی و اجتماعی ما یک چیز بسیار پچیده و عجیب و غریب را خلق می کند و خلق درست و ماندگار هر اثر هنری به شدت به زیست هنرمند وابسته است.

آیا نویسنده بودن مرد نمایش کارکرد خاصی در باعت دراماتیک اثر دارد؟

کارکرد خاصی دارد.زن خطاب به مرد نویسنده جایی اشاره می کند که من همان زنی هستم که تو می خواستی و من را دوباره نوشتی و برخی از مواقع نمی دانم من واقعی هستم و یا اینکه تو نوشتی . زن در بین آن چیزی که در رمان همسرش خوانده و واقعیت وجودی خودش سردرگم و گیج شده است.

این حس سردرگمی می تواند برای تماشاگر اجرا هم وجود داشته باشد؟

بله، اگر دقت کرده باشد قبل از حضور تماشاگر به سالن اجرا شروع شده است و در آخر هم نمایش با آوای قرآن ادامه دارد و تماشاگر سالن را ترک می کند.من به این تعلیق احتیاج داشتم و زیاد به دنبال قصه گویی نبودم و به دنبال یک تجربه حسی بین خودم و مخاطب هستم و بازخوردهای خوبی را از طریق مخاطبان به دست آوردم . خیلی از مخاطبان با فرستادن پیام های صوتی نظرشان را برای من فرستادند و باورم نمی‌شد که نمایش اینقدر روی مخاطب اثر گذار باشد.حتی مخاطبانی در بخش هایی از نمایش دچار غلیان حس عاطفی شدند و اشک ریختند .

اجرای نمایش در دوران کورنایی چه ویژگی هایی دارد؟

تعطیلی تئاتر مساوی با تعطیلی تفکر و اندیشه ورزی است. بنابراین یک بیماری مقطعی نمی تواند تئاتر و اندیشه ورزیدن را تعطیل کند.در این دو سه ماهه اخیر همه مردم در جامعه مشغول به کار شده اند و تئاتر هم از این قاعده جدا نیست و باید با تمام چالش ها کار کرد و نمایش روی صحنه برد.نکته مهم به دلیل رعایت پروتکل های بهداشتی تعداد تماشاگران از نصف هم کمتر شده است و تعداد کمی تماشاگر در سالن حضور دارد و همین تماشاگر می تواند تولید اندیشه ما را انتقال بدهد و تئاتر باید به حیاتش ادامه بدهد.نکته مهم دیگر کاهش حجم اجراها در این مدت است که فقط تئاترهای اندیشه محور روی صحنه رفته اند و کارهایی که فقط به قصد گیشه و فروش تولید می شدند دیگر تمایلی به اجرا نداشتند و این روند باعت توسعه تئاتر اندیشه ورز و متفکر شده است .

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران