در حال بارگذاری ...
روزنامه همشهری گزارش داد؛

هزار یاد نمایش
تاملی بر اوضاع این روزهای تئاتر شهر به بهانه درگذشت معمار این مجموعه

همزمان با درگذشت معمار ساختمان تئاتر شهر، معماران و هنرمندان در گفت‌و‌گو با همشهری از اهمیت حفظ این بنای فرهنگی گفتند

کافه شهرداری در دهه30 تا اوایل دهه40 محل حضور هنرمندان و روشنفکران بزرگ و نام‌آشنا بود. در میانه دهه40 تصمیم گرفته شد که کاربری این کافه تغییر کند و این زمانی بود که تئاتر داشت دوران اوج خود را طی می‌کرد. سرانجام مجموعه تئاتر شهر با افتتاح سالن اصلی در هشتم بهمن۱۳۵۱ و با اجرای نمایش «باغ آلبالو»ی چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان فعالیت خود را آغاز کرد و از آن سال دیگر تئاترشهر برای همه کسانی که عشق و علاقه به هنر نمایش داشتند، خاطره ساخت؛ خاطره‌های ماندگار و به‌یادماندنی...
نزدیک به 48سال از تولد این ساختمان گرد و مدور می‌گذرد؛ ساختمانی که در هر دهه تجربیات خوب و شیرین، سخت و تلخ را پشت سر گذاشت. حالا تئاترشهر در شلوغ‌ترین جای تهران قرار دارد. از هر طرف در محاصره است، اما هنوز نامش سرزبان‌هاست. هنوز گروه‌های جوان آرزویشان اجرا در یکی از سالن‌هایش است. هنوز قدم زدن در راهروهایش لذتبخش است؛ راهروهای پیچ‌درپیچی که هرکدام روزی و روزگاری محل رفت‌وآمد بزرگان تئاتری بوده. مجموعه‌ای که در دهه 70 و 80 در اوج برگزاری جشنواره تئاتر فجر میزبان علاقه‌مندانی بود که برای تماشای نمایش کارگردانان بزرگ ساعت‌ها صف می‌ایستادند... کاش باز هم در همان روزها بودیم، همان روزها و شب‌هایی که به امید تماشای بهترین اجراها و بازی بازیگران بزرگ منتظر می‌ماندیم...

تئاترشهری که سمبل هنر ایران است

حمیدرضا نعیمی که قرار است به‌زودی نمایش «گرگاس یا روزبخیر آقای وزیر» را در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه بیاورد، به همشهری می‌گوید: «از نشانه‌های فرهنگی و هنری یک کشور، ساختمان‌ها و معماری‌هایی است که توسط مردم آن کشور به‌عنوان یک ارزش، سرمایه و سمبل شناخته و یاد می‌شود. وقتی در کوچه و خیابان اصفهان راه می‌رویم نخستین چیزی که به چشممان می‌خورد و توجه‌مان را جلب می‌کند؛ معماری آن شهر است. این معماری برآمده از نگاه و شعور و قدرت فرهنگی است که در گذشته بوده. ملت‌هایی زنده هستند که در آنها شعر، نقاشی، ادبیات و معماری جریان داشته باشد.» این کارگردان در ادامه از مجموعه تئاترشهر می‌گوید و اینکه تئاتر به‌معنای جایی است برای تماشا و نظاره‌کردن. کارگردان نمایش «سقراط» ادامه می‌دهد: «وقتی از سازه‌های تئاتری صحبت می‌شود، انگار از دیالوگ و اندیشه و فکر صحبت می‌شود. کشورهای زیادی در جهان نیستند که این سازه‌ها و معماری کهن را داشته باشند اما در ایران حتی در سال‌های دور در کوچه و بازار تئاتر اجرا می‌شد و از کشورهای یونان و رم برای اجرای نمایش به کاخ پادشاهان ایرانی می‌آمدند. حال تئاترشهر برایمان یک نماد است، یک سمبل، و از بودن این مجموعه بسیار خوشحالیم.» 

مسئولانی که با تئاتر غریبه‌اند
این نمایشنامه‌نویس با اظهار تأسف از مسئولانی که تئاتر را نمی‌بینند و این هنر برایشان اهمیتی ندارد، توضیح می‌دهد: «وقتی یک نماد مانند تئاترشهر خاموش می‌شود چرا هیچ مسئولی پاسخگو نیست. به‌نظر می‌رسد مسئولان هنرمندان را در سینما و تلویزیون می‌بینند و هیچ‌گاه حضور باشکوه بزرگان را در تئاتر تماشا نکرده‌اند؛ مسئولانی که با تئاتر غریبه هستند و تئاتر و سالن‌های تئاتری برایشان غریبه است. تئاتر را کالای لوکس می‌بینند که بود و نبودش فرقی ندارد اما اگر تئاتر و ساختمانی چون تئاترشهر نباشد، سینما بالنده نخواهد بود. اگر سالن‌های تئاتر نباشد، تلویزیون ما همینقدر فاجعه خواهد بود.» 

بدسلیقگی‌هایی که به تئاترشهر لطمه زد
نعیمی با بیان این مطلب که بزرگ‌ترین تراژدی 40ساله ما عدم‌فهم مسئولان از تئاتر است، یادآور می‌شود: «همه کشورها مشکلات دارند، جنگ دارند و دچار اختلافات سیاسی هستند اما فرهنگ و هنر جایگاه خودش را داشته و دارد. در این اوضاع داشتن جایی چون تئاترشهر برای ما غنیمت است.» بازیگر نمایش «چه‌گوارا» در ادامه با انتقاد از مدیران تئاترشهر و نوع نگاه به این مجموعه می‌گوید: «نمی‌دانم رفت‌وآمد این مدیران در تئاترشهر چگونه است. نگاه دلسوزانه‌ای دارند و تلاش در بهبود وضع تئاترشهر دارند اما عملکردشان مانند دوستی خاله‌خرسه است. در گذشته بدسلیقگی‌ها لطمات زیادی به این مجموعه زده و جای خالی معماران و طراحان بزرگ محسوس است. ما به معماران آگاه و توانمند نیازمند هستیم که با توجه به شناخت کافی از تئاتر، طراحی‌ سالن‌ها را داشته باشند تا فاجعه‌هایی چون سالن هتل اسپیناس و تئاتر حرفه‌ای شرق تهران را نداشته باشیم.»

تئاتر شهر؛ چشم بینا و گوش شنوای پایتخت

مجید جعفری از مدیران سابق مجموعه تئاترشهر است. او در دهه60 مدیریت این مجموعه را برعهده داشت. وی با اظهار تأسف از درگذشت امیرعلی سردار افخمی به همشهری می‌گوید: «مجموعه تئاترشهر ابتدا در اختیار تلویزیون ملی بود و عمدتا گروه‌هایی در آن اجرا داشتند که به نهاد مذکور وابسته بودند. بعد از انقلاب این وضعیت همچنان ادامه داشت تا اینکه تئاترشهر در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد قرار گرفت.» جعفری در ادامه توضیح می‌دهد: «اعضای گروه‌های نمایشی یه این وزارتخانه منتقل شدند و درنهایت جمع گروه‌های وزارت ارشاد و تلویزیون باعث شد تئاترشهر قلب تپنده هنر نمایش ایران شود؛ مجموعه‌ای که بسیاری از بزرگان در آن اجراهای ماندگار داشتند.» این بازیگر تئاتر در ادامه عنوان کرد: «این عمارت زیبا در کنار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد و تمام مؤسسات نشر و کتابفروشی‌ها قرار دارد که این بخش از پایتخت را به‌صورت مرکز فرهنگ و هنر ایران درآورده است. در حقیقت این منطقه از پایتخت چشم بینا و گوش شنوای تمام هنرمندان و ایرانیان شد. اما متأسفانه از آنجا که مراکز حرفه‌ای دیگر در سطح این عمارت باشکوه ساخته نشد، مجموعه تئاترشهر تنها سالن مؤثر و حساب‌شده باقی ماند.» به‌گفته جعفری متقاضیان بسیار و نبود سالن برای اجرا باعث شد این قلب تپنده مانند همیشه نباشد و روز‌به‌روز ضعیف‌تر شود؛ چراکه متقاضیان بسیار و کمبود مکان اجرا باعث شد تئاترشهر مرکز فعالیت همه گروه‌های آماتور و غیرحرفه‌ای شود، تا جایی که دیگر از آن اجراهای باشکوه گذشته خبری نیست.

نیازمند عمارت دیگری چون تئاترشهریم
وی با بیان این مطلب به امید آنکه از این عمارات باشکوه به تعداد کافی ساخته شود تا تئاترشهر همچنان مرکز حرفه‌ای تئاتر پایتخت باقی بماند، می‌گوید: «تئاترشهر وجه دیگری دارد که همانا معماری آن است؛ طراحی زیبا در پایه معماری ایرانی. اگر کسی از عظمت معماری ایران بی‌خبر باشد کافی است نمای زیبا و منحصربه‌فرد تئاترشهر را ببیند که متأسفانه تئاترشهر از این بابت هم شانس نیاورد، چراکه در کنار آن یک مجموعه تجاری و چند سازه ورودی مترو ساخته شده که عظمت ساختمان را پشت دیوار کج‌سلیقگی پنهان کرده است. نمی‌دانم چرا این اشتباه بزرگ صورت گرفت، درحالی‌که این مجموعه‌ها و سازه‌های مترو می‌توانستند در مکانی دیگر ساخته شوند. از طرفی این مجموعه هنری یادگارهای بسیاری از خود به‌جا گذاشته است. باید بگویم که بسیاری از ستارگان درخشان هنر نمایش در آسمان این مجموعه درخشیدند و سپهر هنر بازیگری، کارگردانی، نمایشنامه‌نویسی و طراحی را نورانی کردند. زیبایی خود سازه و معماری تک آن از طرفی و بالندگی هنرمندانی که در تئاترشهر درخشیدند همه و همه مرهون خدمتی است که امیرعلی سردارافخمی به فرهنگ و هنر ایران کرده است.»

به امید بازگشت شکوه و بزرگی

هادی مــرزبـــان، ‌نــمایـشـنامه‌نــویس و کارگردان تئاتر هم از تئاترشهر به‌عنوان یک نماد و الگوی بزرگ یاد می‌کند. او به همشهری می‌گوید: «پیش از انقلاب برای اجرای گروه‌های نمایشی در این مجموعه دسته‌بندی‌هایی به‌وجود آمده بود و گروه‌های بزرگ و افراد شاخص اجرا داشتند. ساختمان تئاترشهر با تاریخی که دارد مانند برج آزادی به یک نماد و نشانه تبدیل شده و معتقدم تئاترشهر آبروی تئاتر ایران است. تئاترشهر برای تمام گروه‌های نمایشی عظمت و بزرگی وصف‌ناشدنی‌ای دارد و در سال‌های اخیر که تئاترشهر نیازمند بازسازی بود این کار صورت گرفت. امیدوارم این ساختمان یک الگو برای ساخت سالن‌های دیگر باشد.»  این کارگردان که قرار است نمایش «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» را بهار سال آینده به سالن اصلی تئاترشهر بیاورد، ‌از خاطرات دوران دانشگاهی خود می‌گوید و اینکه با مرحوم اسکویی تمرینات و اجراهای تئاتر داشتند. مرزبان اضافه می‌کند: «وقتی به ایران بازگشتم اکثر اجراهایم در تئاترشهر بود. سالنی که استاندارد برای هنرهایی چون باله و غیره بوده، اما می‌توانیم اجراهای خوب در این سالن داشته باشیم. یادم می‌آید در آن دهه‌ها هر گروهی نمی‌توانست در تئاترشهر اجرا داشته باشد؛ باید آنقدر حرفه‌ای می‌بود که به تئاترشهر راه پیدا کند. عقبه تئاتری مهم بود و امیدوارم یک روز این مجموعه درخشان به دوران اوج و شکوه همیشگی‌اش بازگردد.»

   تئاترشهر؛ نقطه کلیدی در مرکز تهران

ترانه یلدا، معمار و شهرساز درباره تئاترشهر و اینکه چرا این مجموعه یک نقطه کلیدی در تهران است، به همشهری می‌گوید: «دلیل آنکه از تئاترشهر به‌عنوان یک نماد یاد می‌کنند، این است که در مهم‌ترین خیابان‌ها یعنی خیابان انقلاب و ولیعصر که مرکز شهر هستند، قرار دارد. در تقاطعی که فعالیت‌های مختلف ازجمله آموزشی، دانشگاهی، هنری و... در آن بوده است.» وی ادامه می‌دهد: «این منطقه در طرح جامع تهران نیز یک منطقه اصولی و همچنین شیک و روشنفکری را شامل می‌شود و به‌واسطه پارک کنار تئاترشهر برای عموم مردم جذابیت دارد. تئاترشهر نقطه جذاب هنر تئاتر ایران به‌حساب می‌آید. به لحاظ عمومی نیز جذابیت داشته و دارد.» ترانه‌یلدا در ادامه به امیرعلی سردارافخمی به‌عنوان یک معمار توانمند اشاره می‌کند: «آن زمان 2دفتر مهم طراحی و معماری وجود داشت؛ یکی دفتر فرمانفرماییان بود و دیگری دفتر سردار افخمی. از آن جهت مهم بودند که اکثر پروژه‌ها و معماری‌های بزرگ در این دفترها طراحی می‌شد. سردارافخمی را هیچ‌گاه نمی‌توان در هنر معماری ایران انکار کرد.»




نظرات کاربران