حمیدرضا نعیمی کارگردان نمایش گرگاس ها:
یکی از جذابیتهای تئاتر بحث نماد و نشانهشناسی است
هدف اصلی این اجرا تزریق دوباره زندگی به سالن اصلی تئاتر شهر بود
حمیدرضا نعیمی تلاش میکند در این شرایط سخت کرونایی با اجرای نمایشی با ساختار کمدی حرف های مهم روز اجتماع را بیان کند و البته حال مخاطبی را که به دیدن اثرش می آید خوش کن .حمید رضا نعیمی در سالهای اخیر با اجرای نمایشهای نظیر فاوست،درخشش در ساعت مُقرر، سقراط ، ترور، شرقِ دور- شرقِ نزدیک، شُوایک سرباز سادهدل و ریچارد نشان داده که جایگاه بسیار موثری در میان بزرگان تئاتر به دست آورده است.
داستان نمایش«گرگاس ها» یا روز بخیر آقای وزیر درباره مردی است که برای منسب وزارت دارایی انتخاب میشود.او میداند بسیاری از مسؤلان و سازمانها در فساد، اختلاس و پولشویی گسترده کشور دست دارند. پس اعلام میکند که بیهیچ ملاحظهای قصد پاکسازی و اصلاحات دارد. از همین رو دیگران با تهدید، تطمیع و تزویر سعی میکنند او را از خواسته و هدفش دور کنند،اما او با عزمی راسخ قصد دارد مفسدان را مجازات کند. وزیر دارایی،با موانع و کارشکنیهایی در طول مبارزه مواجه میشود،در مییابد ریشه این فسادهای گسترده به جای دیگری بازمیگردد، پس با اختیارات تامی که از سوی رئیسجمهور دریافت کرده همه را غافلگیر میکند.در این نمایش که اسفندماه در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است،بهنام شرفی، بهناز نازی، رامین ناصرنصیر، کتانه افشاری نژاد، امیر کربلاییزاده، کامبیز امینی، دنیا فتحی، رضا جهانی و صالح لواسانی بازی دارند. با نعیمی در باره اجرای «گرگاسها»یا روز بخیر آقای وزیر گفت وگویی انجام دادهایم.
در سال های اخیر به جز نمایش شوایک سرباز ساده دل کمتر به سراغ اجرای نمایشهای کمدی رفته اید.آیا به دلیل شرایط سخت کرونایی در نمایش«گرگاسها» یا روز بخیر آقای وزیربه سراغ کمدی رفتید؟
یکی از دلائل چنین رویکردی برمیگردد به شرایط سختی که در یک ساله اخیر همه ماها تجربه کردهایم و این چالش کل جامعه بشریت را تحت تاثیر خودش قرار داده است و این جزو یکی از اهداف بود،اما فضای نمایشنامه این اقتضا را داشت که در بستر کمدی روایت شود .
چقدر تلاش کردید در نمایش به سراغ طرح مسائل روز جامعه مثل اختلاس و پول شویی بروید؟
موضوع روز اغلب کشورهای دنیا همواره فساد دستگاههای دولتی بوده و هست.در کشور ما هم طی این سالها متاسفانه شاهد حرکتهایی مفسده برانگیز در مسائل اقتصادی از سوی برخی مدیران بودهایم.بعضی از آنها مناصب دولتی داشتند و یا آقازاده هستند.اینها از تمام رانتهایی که در اختیارشان بود برای غارت سرمایه ملی بهره بردند.طبیعی است که مردم به این قضایا معترض باشند.خوشبختانه قوه قضایه در یک ساله اخیر گامهای خوبی در مواجه با این سودجویان انجام داده است که باید بیشتر از این هم بشود تا برای مردم حس امیدواری به وجود بیاید.
اثر جدید شما پر است از نماد و نشانه آیا هدف شما کاوشگری مخاطب در حین دیدن اثر است، المانهایی مثل دستکش سفید و یا سرسره چه کارکردی در انتقال پیام دارد؟
در بحث دستکش سفید غرضم کرونا نبوده است.در کشوری که خیلیها مشغول دزدی و رانتخواری هستند،تلاش میکنند رد و اثری از خودشان باقی نگذارند.موقعی که شخصیت وزیر دارایی در نمایش و همسرش از کشور میروند در حین خروج دستکشهای سفیدشان را از دست خارج می کنند.زیرا دیگر در خارج از کشور احتیاجی به استفاده از آن ندارند.به طور حتم یکی از جذابیتهای تئاتر بحث نماد و نشانه و نشانه شناسی است.البته تلاش نکردم این بحث را پیچیده کنم.اساسا در تمام نمایشهای که روی صحنه بردهام تلاش در ساده کردن تمام مسائل مطروحه چه در فرم و چه در مفهوم دارم. خیلیها در نمایش «گرگاس ها» از من در باره سرسره سوال میکنند.من تحلیلها و یا تفسیرهای جذابی را درباره این نماد از زبان مخاطب میشنوم که شاید خیلی از آنها مد نظر من نبوده است. کته مهم وجود گوناگونی تاویل و تفسیرها در باره این نشانهها است و برای من شنیدنش جذابیت زیادی دارد .
در نمایش «گرگاس ها»وزیر در زمره چه مدلی از شخصیتپردازی قرار میگیرد،در قیاس با پردازش شخصیتهای نمایشهای پیشین ذکر بفرمایید؟
به طور حتم وزیر دارایی یک کلاش به تمام معنی است و اصلا هیچ نوع قرابت و نزدیکی با شخصیتهایی مثل سقراط که نماد خرد است و یا شوایک که خیلی او را نادان و احمق میدانند ندارد.این مرد با ارائه شعارهای زیبا و ظاهر فریب در جهت ایجاد رفاه برای مردم تلاش میکند نظر مردم را به خودش جلب کند.اما در پایان او هم مثل اسلافش فقط به فکر تامین منفعت شخصی خودش است .
در آثار کمدی ایجاد کمدی موقعیت خیلی دشوار تر از ایجاد کمدی کلامی است و شما در نمایش گرگاس ها... به سراغ راه سخت تر رفتید؟
نمایش«گرگاسها»بیشتر از این که کمدی موقعیت باشد کمدی شخصیت است.در این نوع کمدیها مدام شخصیتها هستند که با تنوع رفتاری و تعارضهایی که از خودشان در یک موقعیت متعارف انجام میدهند باعث ایجاد وضعیت کمیک میشوند.
به چه دلیل در بحث بازیگری از بازی رئالیستی فاصله گرفتید و به بازی فیزیکال توجه نشان دادید؟
از شروع اولین روز نمایش به بازیگران گفتم که ما در این نمایش باید خیلی به فضای گروتسک نزدیک شویم و بازیها هم باید با آن وضعیت منطبق باشد.ضمن اینکه یک برخورد شیوه مندی را برای بازیها و بازیگران تعریف کردیم. این بازی خاص قطعا برآمده از توانمندی فیزیکی بازیگران بود که ژست کلامی و ژست بدنی خاص خودش را نیاز داشت.
در تیم بازیگری نسبت به کارهای قبلیتان کمی متفاوت عمل کردید و سوای بهناز نازی و کامیز امینی که در کارهای گذشته شما حضور داشتند.به خصوص در نقش اصلی وزیر دارایی از بازیگرانی نظیر بهنام شرفی استفاده کردید که در گذشته کمتر و یا اصلا با آنها کار نکرده بودید.دلیل این رویکردتتان چیست؟
همه بازیگرانی که برای بازی در کار انتخاب شدند با شناختی که از آنها داشتم و بعضا هم کمتر کمدی کار کرده بودند مورد توجهم قرار گرفتند.میدانستم میتوانند در کار کمدی موفق باشند.همانطوریکه میدانید بازیگر تخصصی کمدی کمتر در تئاتر ما وجود دارد.در کلیت اگر به مجموعه بازیگران تئاتر توجه کنیم متوجه میشویم که به تعداد انگشتان دو دست بازیگر توانمند در این عرصه داریم.خدا را شکر میکنم که هم از سرمایههای بازیگری گروه تئاتری شایا و هم از تعداد بازیگری که کمتر و یا اصلا با آنها کار نکرده بودم به خوبی استفاده کردم.این تیم بازیگری در این شرایط سخت و بدون هیچ چشم داشت مالی وظیفه خودشان دانستند که یک نمایش خوب و با کیفیت برای مردم اجرا کنند تا دوباره خون و زندگی به سالن اصلی تئاتر شهر برگردد. بهنام شرفی و رامین ناصر نصیر و امیر کربلاییزاده بسیار انتخابهای مهم و اساسی برای نقشهایی که بازی کردند بودند.خوشبختانه هر سه این بازیگران با توانمندی از عهده ایفای نقششان برآمدند.بهنام شرفی را از سالها دور میشناختم و از جنس بازی و نوع حضورش در صحنه و کیفیت خوبش در خلق شخصیتهای کمدی بسیار خوشم می آمد.هر چه قدر تجربیات کاری شرفی بیشتر شده است کیفیت کاریش هم بهتر و کامل تر شده است.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی