در گفتگو با خبرگزاری ایلنا مطرح شد؛
قیچی کردن اثر نامش «اقتباس» نیست
اصل اول در تئاتر جذابیت و سرگرمی است
اثر را ایرانیزه نکردم!
«دوازده مرد خشمگین» ساخته سیدنی لومت یکی از فیلمهای دوره کلاسیک است. ایرج افشاری اصل نویسنده، پژوهشگر و کارگردان با نگاهی جدی به این اثر نمایش «مردم خشمگین» را به زودی در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میبرد.
نمایش «مردمان خشمگین» به کارگردانی ایرج افشاری اصل یکی از آثاری است که قرار است به زودی در تالار چارسو واقع در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برود. این اثر نمایشی از فیلم سینمایی «۱۲ مرد خشمگین:» ساخته سیدنی لومت محصول سال ۱۹۵۷ اقتباس شده است. علیرضا جلالیتبار، آرزو افشار، بهرام سرورینژاد، محسن افشار، کاظم برزگر، امیر موسوی، سیاوش جامع، زری کریمی، امیر عدلپرور، علی نکتهسنج، سینا صبحی، پارمیدا افشار، ایلیار افشاریاصل، سمیرا سهرابی هنرمندانی هستند که در این اثر ایفای نقش میکند.
ایرج افشاری که فعالیت خود در عرصه تئاتر را از سال ۱۳۷۳ با حضور در جشنواره تئاتر سوره آغاز کرده و تا امروز کارنامه بلند بالایی را برای خود رقم زده است، درباره این اثر میگوید: پس از خوانش ترجمههای موجود از نمایشنامه «دوازده مرد خشمگین» از اجرای آن ناامید شده اما با به کارگیری تمهیداتی چون بهرهگیری از چندین ژانر، آن را به سرانجام رسانده است.
افشاری که سالهاست در زمینه تدریس مشغول است و چندین جلد کتاب را در قالب آثار پژوهشی، نمایشنامه و فیلمنامه روانه بازار نشر نموده، خود را پژوهشگر نیز میداند. او درباره تئاتر «مردم خشمگین» با ایلنا گفتگو کرد.
از پروسه تمرینات تا اجرا بگویید. از نگارش تا اجرای اثر تا به امروز چقدر زمان برده است؟
شروع کار مربوط به دو سال پیش است، آن زمان که کرونا وجود داشت. به طور خلاصه اینطور بگویم که پس از آغاز ترجمه، یک سال بعد متن آماده شد. در ادامه پس از آماده شدن متن، فراخوان تئاتر شهر هم برای اجراها منتشر شده بود و من نیز نمایشنامه «مردم خشمگین» را برای اجرا ارائه کردم که خوشبختانه پذیرفته شد و از بیست و هفتم فروردینماه هم اجراهای ما شروع میشود.
شما به سراغ متنی رفتهاید که مخاطبان جدی سینما و تئاتر بارها فیلم آن «دوازده مرد خشمگین» را تماشا کردهاند. اثر شما «مردمان خشمگین» برگرفته از فیلمنامه رجینالد رز است.
بله فیلم «۱۲ مرد خشمگین» اثری بسیار شناخته شده است. همه آنهایی که با سینما حداقل آشنایی دارند این فیلم را دیدهاند. من خودم چندین بار این اثر را دیده بودم. منتهی پیشنهاد کار کردن روی این اثر و متن آن پیشنهاد پسرم ایلیار بود. او به من گفت یک بار دیگر این فیلم را ببین و من گفتم به جای یک بار چندین بار آن را دیدهام. فرزندم خیلی اصرار داشت که فیلم را دوباره تماشا کنم و اتفاقا در آن مقطع، یعنی دو سال پیش خیلی هم خسته بودم. اما با این حال فیلم «دوازده مرد خشمگین» را تماشا کردم و دیدم این اثر جاذبه و مغناطیس عجیبی دارد. پسرم زبانش قوی است و حین دیدن فیلم توضیحاتی میداد که خیلی کارآمد بود، چون به زبان و ترجمه مسلط است.
گویا فرزندتان ایلیار افشاری در ترجمه متن هم کنارتان بوده است؟
اصلا ترجمه توسط ایشان انجام شده است. او در ادامه صحبتهایی که داشتیم «دوازده مرد خشمگین» در ابتدا نمایشنامه بوده و بعدا به فیلم تبدیل شده است. این را هم بگویم که این اثر سیدی لومت یکی از معدود آثاری است که فیلمش بهتر ساخته شده است. البته من چند ترجمه از نمایشنامه «دوازده مرد خشمگین» را خوانده بودم. دوباره رفتم متون را دیدم و مطالعه کردم. اجراهایی هم در ذهن داشتم که آنها را مرور کردم.
این تحلیلها و توجهتان به متنها و آثار ارائه شده قبلی، برایتان چه نتایجی در بر داشت؟
واقعیت اینکه، بر اساس مرورهایی که داشتهام متون و آثار کار شده قبلی را خیلی موفق ندیدم. به هیچوجه با متون ترجمه خوبی مواجه نشدم. این اثر سه بار و توسط سه مترجم ترجمه شده است که دو تای آنها متعلق به آقای داریوش مودبیان و خانم منیژه محامدی است.
مهمترین مولفه در آثارتان را چه موضوع یا موضوعاتی میدانید؟
به من اینگونه یاد دادهاند که اصل اول و قدم اول در تئاتر جذابیت و سرگرمی است. من در مصاحبههای دیگرم هم به این موضوع اشاره کردهام. آلفرد هیچکاک کارگردان سینما در مصاحبهای به این موضوع اشاره میکند و میگوید؛ «مهمترین دین و وظیفهای که هنرمند نسبت به مخاطب به گردن دارد و باید آن را داد کند، این است که او را سرگرم کند و به این واسطه او را جذب کند.» من در همه کارهایم به این وجه اهمیت و بها میدهم. به همه مولفهها و قواعد در تئاتر اهمیت میدهم و در کنار همه اینها همواره به وجهه سرگرمکننده تئاتر توجه دارم.
این وجه سرگرمکننده را چگونه در «مردم خشمگین» لحاظ کردهاید؟
براین اساس پیش رفتم که ببینم چه راههایی وجود دارد تا اثر را جذابتر کنم. من در ادامه باز هم به سراغ ترجمهها رفتم و پسرم متن اصلی را پیدا کرد و به ترجمه آن پرداخت. من بازهم دیدم ترجمه آن چیزی نیست که من میخواهم و حتی دو، سه باری از پرداختن به اثر منصرف شدم. ناامید شدم و گفتم نه از این متن و اثر، چیزی در نمیآید.
آنچه شما را به ادامه کار ترغیب کرد و اصطلاحا متن را نجات داد، چه بود؟
به هرحال من سابقه و تجربه فعالیت چندین دههای دارم. این کسب تجارب همیشه موثر و کارآمد است. درست است که الان تدریس میکنم و پژوهشگرم و بیش از صد و ده کتاب تحلیلی در کارنامه دارم. کنار همه اینها به من یاد دادهاند که دانستن کافی نیست و فرد باید توان به نتیجه رساندن و اجرای کار را هم داشته باشد.
در نهایت چه راهکارهایی را در اجرا به کار گرفتید؟
بسیار به این موضوع فکر میکردم و سوالم این بود که چه کنم تا کار جذابتر شود. در ادامه فکر کردم و فکر کردم و آن طوفان ذهنی که با آن درگیر شدم مرا به این نتیجه رساند که بهرهگیری از ژانرهای مرسوم تئاتر را مد نظر قرار دهم و ببینم آیا میتوانم درجهت بهتر شدن و جذابتر شدن اثر از آنها استفاده کنم؟! هرچند برخی از علما و تئوریسینها میگویند آثار باید در ژانر وحدت داشته باشند و این مقوله واحد باشد. من میخواستم خلاف این را تجربه کنم، البته قبلا تجربههایی در این زمینه وجود داشته اما نه اینطور که من پیش رفتهام و از هر شش ژانر مرسوم در نمایشم بهره بردهام.
آن شش ژانری که میگویید، کدامها هستند؟
من در اثرم «تراژدی» دارم. اثرم در بخشهایی «کمدی» است. یعنی «کمدی تراژیک» است. «ملودرام»، «گروتسک» و «کمدی فارس» هم ژانرهای دیگر هستند. «کمدی فارس» خودش یکی از گونههای مستقل است و از ژانرهای مهم تئاتر به حساب میآید. همه اینها برای برون رفت از بحرانی که در آن قرار داشتم، به دادم رسیدند.
متن اصلی را برای اجرا، اصطلاحا چقدر ایرانیزه کردهاید؟
من اثر را ایرانیزه نکردم. قدم اولم شروع از ژانرها بود. جلوتر که رفتم با خودم گفتم چرا فضا تا این حد مردانه است؟ در ادامه سه تا از شخصیتهای مرد را تبدیل به زن کردم. زمانی که چنین تغییری در اثر ایجاد میشود به طبع آن موارد دیگری هم دچار تغییر خواهد شد. به هرحال با عوض شدن شخصیتها شخصیتپردازیها هم عوض شد و هرکدام از آنها شناسنامهای میخواستند.
آیا شما در چند و چون کاراکترها و شخصیت پردازی ها به نفع آنچه میخواستید، تغییراتی ایجاد کردهاید؟
البته من دو شخصیت دیگر به اثر اضافه کردهام. در متن اصلی شخصیتها دوازده نفر هستند و من آنها را به چهارده نفر افزایش دادهام. هر کدام از این آدمها برای خودشان شناسنامهای دارند. شخصیتها در متن اصلی اسم ندارند و با عدد شناخته میشوند. مثلا اولی، دومی یا دوازدهمی. من برای آنها نامهایی تعیین کردهام و هرکدامشان شناسنامهای دارند. در طول مسیر که مشغول شخصیتپردازیها بودم متوجه شدم یکی از آنها با وجود همه تلاشهایی که داشتم، تبدیل به تیپ شده است که با پیشنهاد مشاورم، بچههای گروه و چند نفر از دوستانی که کار مرا دیده بودند، امکان تبدیل آن تیپ به شخصیت وجود دارد.
خودتان میدانید که اقتباس در ایران تعریف درست و مشخصی ندارد.
بله همینطور است و لازم میدانم در پرانتز توضیح دهم که اصطلاحا خودم خوره تئاتر هستم و همه آثار روی صحنه را میبینیم. شاهدم که در پوستر برخی آثار مینویسند بازنویسی! تلخیص، برداشت آزاد و اقتباس هم اصطلاحات دیگری هستند که مورد استفاده قرار میگیرند. بعد زمانی که نمایش را ببینید، میگویید من نمایشنامه آن را خواندهام و اجراهای آن را بارها دیدهام، اما با تغییراتی مواجه نمیشوم! این تغییرات کجا هستند که من مخاطب با آنها مواجه نمیشوم؟ بعد که بیشتر دقت میکنیم میبینیم آن فرد قیچی دست گرفته بخشهایی از اثر را حذف کرده است. یا گاها میبینم فرد یک دیالوگ یک جمله به کار اضافه کرده و نام آن را اقتباس گذاشته است.
درباره مدت زمان نمایش هم توضیح دهید. آیا روی صحنه بردن اثر نود دقیقهای در دنیای امروز و با وجود مخاطبان عجول امروزی، ریسک محسوب نمیشود؟
بله با شما موافقم. شاید باورتان نشود در همان ابتدا و از جلسات اول دورخوانی با خودم گفتم چطور باید این کار را به سرانجام برسانیم و امکان دارد آن چیزی که مدنظر دارم، در نیاید. اما خب در طول تمرین اتفاقاتی رخ داد که به نفع کار بود. من استادان بسیاری داشتهام اما دونفر از آنها را هرگز فراموش نمیکنم. یکی از آنها زنده یاد حمید سمندریان که افتخار شاگردیاش را داشتم و من در شیوه کارگردانی بسیار به این استاد وامدارم و مدیونم. شیوه اجرایی و بیشتر مباحث آن را هم از استاد قطبالدین صادقی آموختهام. جدا از این موضوع خودم هم در این زمینه کتاب دارم.
این کتاب به طور جزیی چه موضوعاتی را در بر میگیرد؟
من در این اثر، شیوه کار حدود صد و بیست کارگردان را توضیح دادهام. این که شیوهها چه هستند و چطور طراحی و معماری میشوند، موضوعاتی هستند که در کتاب مذکور به آنها پرداختهام. از استاد سمندریان آموختم که لحظه به لحظه اثر را به نوعی کارگردانی کنم که مخاطب تمام لحظههای آن را بپذیرد و باور کند. این کارگردان است که باید کاری کند تا مخاطب همه لحظات موجود را باور کند.
تا به امروز از نتیجه تلاشهای خود و اعضای گروه و در نهایت خروجی که داشتهاید، رضایت دارید؟
خدا را شاکرم که گروه خوبی داشتهام. اوائل کمی سخت بود اما اعضای گروه در ادامه با ما راه آمدند. از جایی به بعد آنها اعتقاد داشتند قرار است بهترین بازیشان را روی صحنه ارائه کنند و نمایش «مردم خشمگین» یکی از آثار خوب کارنامهشان خواهد بود.
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید.
امیدوارم تماشاچی تا حدودی متوجه شود که چه کاری قرار است اجرا شود؛ چون در تئاتر اجراهای اول معمولا سیبل کار هستند. به هرحال امیدوارم مخاطبان و دوستداران تئاتر به تالار چهارسو واقع در مجموعه تئاتر شهر بیایند و اثر را تماشا کنند. با قاطعیت میگویم که «مردم خشمگین» اثر جذابی است و اعضای گروه هم همانطور که گفتم برای اجرایی با کیفیت بالا و بازیهایی خوب تلاش بسیار کردهاند. اثر در بخشهایی بسیار نفسبر است و مخاطب در قسمتهایی از ته دل میخندد.
منبع : خبرگزاری ایلنا ( وحید خانه ساز)