گفتگو با مسعود طیبی کارگردان نمایش «هملت قاتل»
دنیای شگفتانگیز شکسپیر

مسعود طیبی کارگردان نمایش «هملت قاتل» با اشاره به برداشت متفاوت نسبت به شخصیت هملت در تازهترین اثر نمایشیاش گفت: در این نمایش تلاش کردم تا لایههای عمیق شخصیت هملت از منظر یان کات را واکاوی کنم.
مسعود طیبی را باید یکی از هنرمندان پرکار دهه شصتی در تئاتر ایران دانست، او از سال 76 فعالیت حرفهای خود را در تئاتر آغاز و امروز باگذشت نزدیک به سه دهه با آثاری چون «خانمچه و مهتابی» در مجموعه تئاتر شهر، «خون به پا میشود» در تماشاخانه ایرانشهر، «درمه بخوان» در تماشاخانه سنگلج، «نبرد گالیله» در سالن اصلی مولوی، «فقط چهلروزه بودم» در تالار سایه تئاترشهر و بسیاری دیگر جایگاه خود را در هنرهای نمایشی کشور تثبیت کرد. او چند سالی است که در کنار فعالیتهای دانشگاهی آکادمی خود را با نام «آکادمی هنرهای نمایشی میزانسن» تأسیس و مشغول تدریس به هنرجویان و علاقهمندان تئاتر است. طیبی همزمان با آغاز سال جدید با نمایش «هملت قاتل» در مجموعه تئاتر شهر میزبان مخاطبان شده است، نمایشی که به داستانی از انتقام و جنون که در آن هملت با سرهای بریده والدینش، در جستجوی حقیقت و رهایی از رنجهای درونیاش، پرداخته است.
این کارگردان تئاتر درباره اهتمام ویژهاش نسبت به آثار اکبر رادی و شکسپیر طی سه دهه گذشته در گفتگو با تئاتر شهر اظهار داشت: تجربه من در کارگردانی به دو بخش تقسیم میشود، سالهای طولانی کار بر روی آثار رئالیستی بهخصوص استاد بزرگم اکبر رادی که چندین نمایش از ایشان را روی صحنه بردم که اولین آن نمایش «خانمچه و مهتابی» در سال 83 در تئاتر شهر و آخرین آن نمایش «در مه بخوان» در سال 96 در تالار سنگلج بود؛ اما همزمان دنیای شگفتانگیز شکسپیر نیز برای من دغدغه فراوانی در حوزه انسانشناسی، روابط انسانی، انگیزههای انسانی و نگاه جهانشمول شکسپیر به ابعاد گوناگون انسان در مواجهه با مسائل اجتماعی داشت. وقتی در دوره تحصیلم با دیدگاههای یان کات آشنا شدم، آهستهآهسته تمرکزم را بر مطالعه آثار او ازجمله گفتگویی در باب شکسپیر معاصر ما، تناول خدایان و دیگر آثار نگاشته شده یان کات درباب تحلیل آثار شکسپیر گذاشتم. از طرفی نگاه متفاوت میشل فوکو به دو مقوله «من حقیقی» و «من واقعی» در کتاب «اینیک چپق نیست»، ایدههای متفاوتی برای اجرای آثار شکسپیر در ذهنم ایجاد کرد که محصول آن اجرای «هملت» در سال 92 در مرکز تئاتر مولوی بود و در ادامه مسیر نمایشهای «هنگامهای که هملت به دست جادوگران مکبث کشته شد»، «خون به پا میشود»، «افلیا» که پس از سه دوره اجرا و درنهایت اجرا در جشنواره بینالمللی شکسپیر به پیشنهاد بِلاندِن، یک کارگردان آمریکایی در آرشیو جهانی شکسپیر ثبت شد، تصمیم من را بیشازپیش برای تمرکز برای تولید آثار اقتباسی از شکسپیر مستحکم کرد، در ادامه نمایشهای «سندرم هملت»، «نفرین رزالین»، «طلوع خونین» را به روی صحنه بردم. از مجموعه تجربه زیستهام با نمایشنامههای شکسپیر، یک مجموعه نمایشنامه دوزبانه بانام «پنج اقتباس مدرن از شکسپیر» تا قبل از اردیبهشتماه نیز منتشر میشود.
وی همچنین پیرامون آخرین اثر اقتباسیاش که این روزها در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه است نیز گفت: نمایش «هملت قاتل» که در حال حاضر آخرین اقتباس من از شکسپیر میباشد با تمرکز بر جنبههای روانشناختی ازجمله چندبعدی بودن انسانها، تضادهای درونی شکلگرفته است. در هملت قاتل تلاش کردم تا لایههای عمیق شخصیت هملت از منظر یان کات واکاوی کنم، چراکه در درون هر انسانی یک هملت وجود دارد و انسان معاصر با هملت معاصر درون خودش مواجه است و لذا هدفم نشان دادن بیواسطه تجربه انسانی مثل عشق، حسادت، ترس ناامیدی که از ویژگیهای انسان امروز نیز هست، میباشد.
طیبی همچنین با اشاره نحوه انتخاب سالن و محل اجرای نمایش هملت قاتل نیز گفت: مهمترین نکته در انتخاب سالن اجرا در هر نمایش از باب تکنیکی، مختصات اجرای نمایش و همخوانی آن با سالن اجرا است، عناصر سازنده اثر به کارگردان پیشنهاد میدهند که کدام سالن برای اجرا مناسبتر است، طبیعی است برای نمایش «طلوع خونین»، «نبرد گالیله» یا «خون به پا میشود»، من سالنهایی همچون ایرانشهر و سالن اصلی مولوی را انتخاب میکنم، یا برای نمایش «نفرین رزالین»، به سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر رفتم، اما برای «افلیا»، سالن انتظامی بود و حالا برای «هملت قاتل» کارگاه نمایش انتخاب درستی است.
کارگردان نمایش «هملت قاتل» در ادامه افزود: من معتقدم نباید در طول تولید نمایش، مرعوب فضای حاکم بر تئاتر امروز شوم که سالن تعیینکننده اجرا باشد، بلکه اجرا با مختصات تکنیکی خود، کارگردان را بهسوی انتخاب سالن مناسب هدایت میکند. اصولاً اجراهای من برای سالنها تولید نمیشوند، بلکه، اجرا بر اساس ذهنیت من کارگردان متولد میشود و بنابراین، مناسبتترین سالن برای اجرا را ذهنیت کارگردانی من انتخاب میکند. بدین ترتیب، تئاتر از ماهیت اصلی خودش دور نمیماند و به ورطه بازی سالن کشیده نمیشود تا هنرمند تئاتر بودن هدف اصلیاش را گم نکند.
ادامه دارد ...