خبر های مهم تئاتر شهر در رسانه های امروز / آیدا کیخانی، مهدی پاکدل و علی سرابی در گفت و گو با ایسنا
علی سرابی که این روزها در نمایش جدید محمد یعقوبی «خشکسالی و دروغ» بازی میکند، تاکید کرد: اگر دستمزد تئاتر زندگی مرا تامین کند، هیچ علاقهای به آثار تصویری ندارم ، چون اصلا ذائقه و سلیقه من تئاتر است.
وی که به طور همزمان در دو نمایش « خشکسالی و دروغ » و « پیچ تند » بازی میکرد، با بیان این مطلب دربارهی برنامهریزی برای جلوگیری از حضور همزمان بازیگران در دو نمایش به خبرنگار تئاتر خبرگزاری ایسنا گفت: به خاطر معضل تکراری کمبود امکانات از یک جهت به کسانی که مسوول برنامهریزی هستند،حق میدهیم. با سه چهار سالن قابل استفاده و این همه گروه متقاضی، حضور همزمان بسیاری از بازیگران در دو نمایش امری کاملا طبیعی است، البته خوشبختانه با راهاندازی تماشاخانههای ایرانشهر و دیگر سالنهای مشابه این مشکلات تاحدی رفع میشود، اما درحال حاضر بازیگری مانند من که دو کار در 6 ماههی اول امسال دارم، ناچارم به طور همزمان در هر دو نمایش بازی کنم. />
علی سرابی که همواره وفاداری خود را به تئاتر اثبات کرده و چندان علاقهای به حضور در آثار تصویری نشان نداده دربارهی احتمال ماندگاریاش در تئاتر هم تصریح کرد: در این مدت با پیشنهادات تصویری بسیاری رو به رو شدهام که بسیاری از آنان را نپذیرفتهام و تنها نقش سینمایی که تاکنون پذیرفتهام ، بازی در فیلم « اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» ساختهی شهرام مکری است که حس کردم به عنوان نخستین کاری که از من بر پرده میرود، کار قابل قبولی است، اما گاه فشار زندگی، بازیگران را ناچار میکند که به آثار تصویری تن بدهند. />
او اظهار امیدواری کرد که با اجرای قرارداد تیپ، مشکلات بازیگران تا حدودی بهبود پیدا کند و درعین حال متذکر شد: البته حتی دراین قراردادها هم دستمزدها رشد چندانی نداشته است، با این حال نسبت به گذشته کمی پیشرفت کردهایم، اما در حالت کلی دستمزد یک بازیگر کم تجربه برای بازی در یک تله فیلم چندین برابر بازیگر با تجربهتر در تئاتر است، در حالیکه بازی در تئاتر به لحاظ دشواریهایش اصلا قابل قیاس با تلهفیلم نیست. />
سرابی دربارهی حضورش در نمایش «خشکسالی و دروغ» توضیح داد: هنگام دریافت یک پیشنهاد کاری، اگر نمایشنامه جذاب باشد، نقش را هم برای خودم جذاب میکنم. من این کار را به خاطر نقشش قبول نکردم بلکه به خاطر خود متن بود که پذیرفتم. متن را بسیار دوست داشتم و معتقدم این متن آنقدر خوب نوشته شده که اگر بخواهم از خودم چیزی به نقش اضافه کنم، آن را خراب کردهام. چرا که به این نظریه پایبندم بازیگری خوب است که فضای کار را تشخیص بدهد و در خدمت متن باشد و تلاش کردم لحظات شاخص زندگی را که در متن بهخوبی ساخته شده، بازی کنم، بنابراین شیوهی کارم دراین نمایش این بود که درعین اینکه خودم نبودم، بازی هم نکنم و این بسیار دشوار و مانند حرکت برلبهی تیغ بود. />
او که با «خشکسالی و دروغ» چهارمین همکاری خود را با یعقوبی انجام میدهد، دربارهی تعامل خود با این کارگردان توضیح داد: اساسا به عنوان بازیگر هنگام همکاری با هر کارگردانی، پیشنهادات زیادی مطرح میکنم. این ویژگی من است. منتها یکی از نکات بسیار مثبت یعقوبی این است که تمام پیشنهادات را میشنود، از فیلتر و زاویه دید خود میگذراند و بعد آن را در قالب کار میگنجاند. از آنجا که یعقوبی در کنار کارگردانی، نگارش متون را هم انجام میدهد و اصولا یکی از بهترین نمایشنامهنویسان و کارگردانان امروز ماست، از تمام پیشنهادات استقبال میکند. />
سرابی با تقدیر از هوشمندی یعقوبی در برخورد با پیشنهادات اعضای گروه اضافه کرد: او همیشه برای پذیرش یا عدم پذیرش پیشنهادات، دلایل خود را دارد و این نشانگر اشراف و تسلطی است که بر کار خود دارد. />
بازیگر نمایشهای «غلتشنها» و «ماه در آب»، دیالوگهای «خشکسالی و دروغ» را از نقاط قوت این نمایشنامه برشمرد و افزود: این دیالوگها موجب شد گویش خاصی را انتخاب کنم که با گویش خود من قدری متفاوت است، اما حس کردم با فضای کار، هماهنگی دارد. />
علی سرابی دربارهی رویکرد کمک کاراکتر «آلبرت» در نمایش «پیچ تند» هم خاطرنشان کرد: در بسیاری از گروههای بزرگ تئاتری یا مکاتب بزرگ هنری این اصل رعایت میشود که نخستین خوانش هر بازیگری از هر متنی، بسیار مهم است و تصویر اولیهای که از نقش در ذهن بازیگر مینشیند، قطعا تصویر درستی است. وقتی اولینبار این متن را در خلوت و با تمرکز خواندم، کاراکتری که از آلبرت به ذهنم آمد، مردی بسیار ساده بود که ذهنی بچگانه داشت و برهمین اساس براین کاراکتر کار کردم تا به این شکل رسید. البته برخی با این رویکرد مخالف بودند و خود نویسنده از مخالفان این نگاه بود و این کاراکتر را بسیار جدی میدید، اما در متن او نشانههایی دال بر سادگی این کاراکتر وجود دارد. />
سرابی با اشاره به علاقهاش به کارهای متفاوت اضافه کرد: هرچند نویسنده میگوید که این نقش نباید این چنین بازی میشد، اما من به عنوان بازیگر به دنبال کار متفاوت هستم و دوست داشتم این نقش را متفاوت بازی کنم و اصلا به این فکر نکرده بودم که ریتم نمایش به گونهای است که حضور یک کاراکتر طنز، قدری تنفس ایجاد میکند. به هر حال این شیوهی بازی کردن را دوست داشتم. />
این بازیگر تئاتر، میرابودن این هنر را بسیار آزاردهنده دانست و افزود: این ویژگی موجب میشود، بسیاری از کارهای هنرمندان فراموش شود. در حالیکه این اتفاق در سینما و تلویزیون نمیافتد، همیشه اثر هنری را میتوان دید. من در این سالها نقشهای بسیار متفاوتی را بازی کردهام که به خاطر میرابودن تئاتر فراموش شدهاند که نمونهی آن نمایش «تهران پرندک» است که اصلا دیده نشد. />
اما آیدا کیخانی که بیشتر در نمایشهای همسرش _ یعقوبی _ بازی میکند، دربارهی دلایل حضور کمرنگش در دیگر آثار تئاتری گفت: اصولا ترجیح میدهم گزیده کار باشم و طرفدار بازیهای متعدد نیستم. در وهلهی اول متن، حرف اول را میزند. ترجیح میدهم در هر کاری بازی نکنم بیشتر به کیفیت کار توجه دارم. />
کیخانی دربارهی آزادی عمل بازیگران در آثار یعقوبی توضیح داد: از پیشنهاداتی که بازیگران دربارهی نقشهایشان میدهند استقبال میکند، اما در این نمایش همه چیز به صورت خیلی جزیی از طرف کارگردان مشخص و طراحی شده بود. همه ریزهکاریها را مشخص میکرد. در حالت کلی معمولا بازیگر را در ارائهی همه پیشنهادها آزاد میگذارد و آنچه را که با کار هماهنگ است، میپذیرد. در عین حال کنترل بسیاری بر همه جزییات بازیها داشت. در این نمایش کنترل او دربارهی متن و کارگردانی خیلی سختگیرانه بود. در نمایش «خشکسالی و دروغ»هیچ اتودی خارج از متن زده نشد. />
او با اشاره به سختگیری یعقوبی در مورد نمایشنامههایش خاطرنشان کرد: این سختگیری به این معنا نیست که متن را آیه آسمانی بداند که حتما باید عینا اجرا شود، اما کوچکترین تغییرات با نظر او انجام میشود. />
کیخانی دربارهی شخصیت «میترا» اضافه کرد: این شخصیت روندی داشت که باید آن را میساختم. در آغاز قدری کودکانه به نظر میرسید، به مرور وجه کودکانه او کمرنگتر و عصبیتش بیشتر شد تا اینکه در صحنههای پایانی، دیگر خیلی عصبی به نظر میرسد و من تلاش کردم جزییات این مراحل را برای خودم پیدا کنم. />
بازیگر نمایشهایی همچون «ماچیسمو» و «بیداری خانهنسوان» با اشاره به علاقهاش به کاراکتر «میترا» یادآور شد: در آغاز معلوم نبود، من از میان دو کاراکتر زن نمایشنامه، نقش کدام یک را بازی میکنم. اما هر دو نقش را بسیار دوست داشتنی دیدم که جای کار بسیاری داشتند. «میترا» جذابیتهای بسیاری برای من داشت، علاوه بر این، او ویژگیهایی مانند رفتار کودکانه و تازگیهایی داشت و حس کردم نمیتوانم 10 سال بعد این نقش را بازی کنم. در قیاس با دیگر نقش مورد علاقهام «آی سودا» در «ماه در آب» تفاوت بسیاری داشت و باید برای بازی در آن، تلاش بسیاری میکردم. />
این بازیگر تئاتر دربارهی حضور برخی از بازیگران این رشته در آثار تصویری یادآور شد: از نظر من ایرادی ندارد که بازیگر، سریال یا تله فیلم کار کند، مهم این است که کارش را به درستی انجام بدهد. البته همیشه کیفیت کار برایم مطرح است. صرفنظر از اینکه در چه مدیومی باشد. هرچند تئاتر برایم لذت بخشتر است، اما به هرحال بازیگر، بازیگر است و باید بازی کند. />
مهدی پاکدل دیگر بازیگر این نمایش که با این کار سومین تجربه همکاری خود را با یعقوبی انجام میدهد، معتقد است :تئاتر فرهیخته و اهل تفکر ما تماشاگر خاص خود را دارد و نیازی به بازیگران چهره ندارد. بلکه در مقام مقایسه، این بازیگران تئاتر هستند که بیشتر به آثار تصویری کمک میکنند. />
پاکدی توضیح داد:در حال حاضر تئاتر فرهیخته ما هنری محفلی است و بیشتر خود اهالی تئاتر هستند که به تماشای آثار یکدیگر میروند. از سوی دیگر یک بازیگر خوب تئاتر بیشتر به آثار تصویری کمک میکند تا اینکه بازیگران دیگر مدیومها به تئاتر کمک کنند. اما مهم این است که بازیگران خوب تئاتر زمانی که در دیگر مدیومها بازی میکنند، قدر خود را بدانند. />
او که در این مدت حضور پیوستهای در تئاتر داشته است در پایان سخنانش به ایسنا گفت:این روزها از بودن در تئاتر بیشتر لذت میبرم و ترچیح میدهم بیشتر زمانم را در این رشته بگذرانم، ضمن اینکه تئاتر خانه اول و مدرسه من است.