با بازیگران سینما تئاتر رونق نمی گیرد

یک کارگردان و مدرس تئاتر گفت : اینکه تلاش کنیم با بازیگران سینما ، تئاتر را پر رونق کنیم نشان از موفقیت تئاتر ما نیست . نصرالله قادری افزود :اتفاق عجیبی که در این مدت در حوزه تئاتر رخ داده است این است که میخواهند با هنرپیشههای سینما، تئاتر را رونق بدهند، در حالی که همیشه سینما از تئاتر مدد میگیرد به گزارش سایت خبری تئاتر شهر نصرالله قادری گفت رشد تئاتر پس از انقلاب را باید در چند دوره بررسی کرد، یک دوره آغاز انقلاب است که نمایشها به لحاظ کمی بسیار زیاد میشود و گروههای فکری مختلف و عمدتاً گروههای معاند با تفکر انقلاب به طور وسیع کارهای خیابانی اجرا میکنند. این استاد دانشگاه تصریح کرد : دوره بعدی، دوره جنگ تحمیلی است که به دلیل اتفاقی که افتاده است تئاتر تقریباً تعطیل میشود و به داخل پناهگاهها میرود آن هم برای تقویت روحیه مردم و بخشی هم به جبهه برای تقویت روحیه رزمندگان میرود. اما بعد از پایان جنگ، دوران سازندگی است که در این دوره فعالیت کمی بالا رفته و به لحاظ کیفیت پایین میآید حتی پایینتر از آنچه که پیش از انقلاب بوده است. قادری در ادامه افزود : پس از دوران سازندگی به دوره دوم خرداد میرسیم که در این دوره هم کمیت به شدت بالا رفته و کیفیت به شدت پایین آمد و دوره بعدی دوره حادثه تیر ماه است که در این دوره کمیت پایین رفته و کیفیت هم به تبع کمیت تغییر میکند و بالا میرود و آنچه مشخص است این بوده که در تمام این دورانها رشد کمی و کیفی نوسانی بوده است ضمن این که علت اصلی تغییر کیفیت، ممیزی است و در این ممیزی کاری انجام میشود که درست نیست و همین باعث میشود که به تئاتر ضربه بخورد و علت بعدی خودسانسوری بعضی از آدمهاست و به همین علت یک اپوزیسیوننمایی مد میشود که در شکل بیرونیاش این است که تئاتر معترض و مخالف است.
این کارگردان تئاتر درادامه تصریح کرد: این در حالی است که تئاتر پول خودرا از دولت میگیرد و طبیعی است که وقتی دولت پول میدهد، کار را کنترل میکند و نمیگذارد که چیزی علیه او روی صحنه برود و به همین جهت تفکر از تئاتر گرفته میشود و فاجعه و اتفاق عجیبی که رخ میدهد این است که میخواهند با هنرپیشههای سینما، تئاتر را رونق بدهند در حالی که در هیچ جایی دنیا چنین اتفاقی نمیافتد و این سینما است که از تئاتر مدد میگیرد و در حقیقت این گیشه است که تعیین تکلیف میکند که این فاجعهای بزرگ برای تئاتر است که هنوز هم ادامه دارد. قادری در مورد نگاه مناسبتی به تئاتر پس از انقلاب گفت: در بیشتر کشورها به تئاتر مناسبتی نگاه میشود به خصوص در ایران که تئاتر جشنواره زده است و تعداد جشنوارهها بسیار زیاد است از جشنواره زنان و کودکان و دانشآموزان گرفته تا جشنواره پلیس و سپاه و بسیج و مسجد و به اندازهای که جشنواره وجود دارد تئاتر نیست و باعث شده که دیگر تئاتر وجود نداشته باشد به خصوص در شهرستانها به محض این که جشنواره تمام میشود، گروههای تئاتری دیگر نمیتوانند کار روی صحنه داشته باشند. وی ادامه داد: در کشورهای دیگر مناسبتهای این چنینی نیست بلکه جشنوارههای بسیار معتبر دارند که روی آنها کار و برنامهریزی میکنند ضمن اینکه قبل از انقلاب نیز هرگز این تعداد جشنواره وجود نداشته البته چند جشنواره سفارشی مانند جشن هنر شیراز بوده است که کارگردانهای سرشناس جهان را دعوت میکردند که این هم کاملاً سفارشی و همه چیز ساختگی بوده است اما به هر حال انتقال تجربه صورت میگرفت و جشنوارهها نیز بسیار محدود و معتبر بود. قادری در خصوص دستیابی انقلاب به دستاوردهای فرهنگی گفت: اگر صادقانه نگاه کنیم هیچ کاری انجام نشده، نه مسئولین کار کردهاند و نه هنرمندان و دلیلش این است که هیچ مسئولی حاضر نیست یک هنرمند منتقد را بپذیرد و هنرمند منتقد ساکت و حذف میشود و آدمهایی که نان به نرخ روز میخورند، کار می کنند چرا که فرهنگ را با دستور و بخشنامه نمیتوان تولید کرد بلکه باید سالها عمر گذاشت تا چیزی به بار فرهنگی جامعه اضافه شود. وی بیان داشت: سی سال از انقلاب اسلامی گذشته و اگر چیزی از دو واقعه مهم پس از انقلاب یا تفکر انقلاب خواسته شود که قابل ارائه به جهان باشد، چنین چیزی وجود ندارد که گفته شود به طور مثال فلان تئاتر در مورد انقلاب اسلامی ایران است. در حقیقت اتفاقی که در این سالها افتاده این است که هنرمندانی که صاحب اندیشه و تفکر بودند به طرق مختلف حذف شدند و یا در رقابتهای ناجوانمردانه کنار رفتند و یا اینکه با انواع اتهام مختلف از قبیل اینکه فلان کس مذهبی یا آدم دولت است کنار رفتند و به طور کلی با تمام شعاری که به عنوان مذهب داده میشود، کار مذهبی که بتوانیم در خارج از کشور ارائه دهیم و در راستای اندیشه، مذهب و دین اسلام باشد وجود ندارد. این کارگردان تئاتر در مورد ناسازگاری انقلاب با تئاتر گفت: اگر این طور بود میبایست انقلاب، سینما، تلویزیون، کامپیوتر و همه دستاوردهای جدید را حذف کند و این از آن شعارهایی بوده است که اوایل برای تحقیر انقلاب داده میشد و اینکه انقلاب قطار و هواپیما را کنار میگذارد و شترسوار میشود، ضمن اینکه تئاتر تنها هنری است که کاملاً مردمی است و وقتی در اوایل در یونان به روی صحنه 20 هزار تماشاجی داشته است. قادری در پایان در خصوص مقایسه تئاتر پیش از انقلاب و بعد از آن تصریح کرد: تئاتر پیش از انقلاب در راستای تفکر شاهنشاهی درست عمل میکرد یعنی هنرمندان را شناسایی کرده و در حقیقت پیوسته هنر را میگرفت و آن را در خدمت خودش قرار میداد چون هدفش از بین بردن مذهب بود. اما آیا پس از انقلاب چنین کاری در راستای تفکر انقلاب شده است؟ پس از انقلاب تمام کسانی که در ایران ماندند و فرار نکردند، عاشق این مملکت و دین بودند اما به وضوح پس از انقلاب در تربیت اندیشمند و تئوریسن ضعیف عمل شده است.