در حال بارگذاری ...
سیاوش تهمورث در نشست خبری نمایش " بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده "

علاقمندم نسل جوان این کار را ببینند

نشست خبری نمایش " بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده …" یکشنبه 13 شهریور ماه با حضور عوامل اجرایی در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد .
به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، سیاوش تهمورث کارگردان این اثر نمایشی در ابتدای این نشست خبری با انتقاد از وضعیت فعلی تئاتر شهر خاطرنشان کرد : متاسفانه در شرایط فعلی که تئاتر شهر به لحاظ فیزیکی و فرسودگی در جایگاه مناسبی قرار ندارد ایجاد خلاقیت و انقلاب فکری در تماشاگر کار بسیار مشکلی است و این دغدغه ای است که مسوولان مرکز هنرهای نمایشی باید فکری به حال آن کنند .
وی درباره انگیزه های خود برای به روی صحنه بردن نمایش گفت : حدود 6 ماه قبل بار دیگر حرکتی در ذهن من تکان خورد و بغضی در من ایجاد کرد که منجر به ارائه طرحی به آرش عباسی برای نگارش یک اثر نمایشی شد . البته این طرح از آغاز تا امروز که آماده اجرا در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر است بارها مورد بازنویسی قرار گرفت و نتیجه آن چیزی شد که شما امروز در صحنه می بینید . و بسیار علاقمندم که نسل جوان حتما این کار را ببینند.
این کارگردان تئاتر در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به جذابیت های یک متن نمایشی و انگیزه کارگردان برای به روی صحنه بردن یک نمایش تاکید کرد : برای اینکه تئاتر بخواهد به معنا و مفهوم واقعی آن اتفاق بیفتد باید خیلی چیزها تغییر کند که بتواند آن اثر را برای تماشاگر امروز باور پذیر کند شاید بسیاری از سوژه ها هم وجود داشته باشد که دارای جذابیت چندانی نباشد اما توجه به آنها ضروری است به همین جهت من عاشق آن تفکری هستم که در نمایشنامه وجود دارد و از آرش عباسی هم همین را خواستم تا به توجه ضرورتهای جامعه و نگاه مردم ما این اثر را برای اجرا نگارش کند .
کارگردان نمایش " بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...! در مورد داستان نمایشنامه هم گفت : ماجرای این نمایش حول یک مهمانی است که سه زوج بعد از اینکه ازدواج کرده اند در مکانی حضور پیدا می کنند که شبیه یک مهمانی است حال در این مهمانی چه اتفاقی می افتد باید تماشاگر ببیند که از نظر هویتی ، شخصیتی و شعور چه اتفاقی می افتد .
تهمورث در ادامه این نشست خبری با اشاره به شیوه کارگردانی این اثر نمایشی هم گفت: متاسفانه اشتباهی که من در کارگردانی بسیاری از کارگردان ها دیدم و ظیفه خود می دانم به آنها گوشزد کنم این است که اجازه می دهند بازیگران نمایش مورد نظر آنها آنچه که در قبل بودند را دوباره روی صحنه بازی کنند و به نوعی خود را تکرار کنند . عده ای دیگر از دوستان هم می آیند و از بازیگران به عنوان یک عروسک استفاده می کنند و آنها را روی صحنه می چینند در حالیکه باید به بازیگر اجازه خلاقیت داد تا بتواند آگاهانه شخصیت مورد نظر نمایشنامه را به منصه ظهور برساند ونقش کارگردان هم در این بین فقط روتوش مواردی است که می خواهد به بهترین شکل روی صحنه برود .
وی دربخش دیگری از این نشست خبری در مورد حضور چهره های سینمایی و تلویزیونی در آثار نمایشی هم گفت : حضور چهره های سینمایی و تلویزیونی در تئاتر به هر دلیلی خوب است چرا که این عزیزان می آیند و تجربه جدیدی را کسب می کنند و می توانند از این تجربه ارزشمند برای حضور در فعالیتهای بعدی شان استفاده کرده و در تقویت نقش های خود به کار ببرند از این رو به هرکس که از سینما و تلویزیون وارد صحنه تئاتر می شود خوشامد می گویم .
تهمورث در بخش پایانی صحبتهای خود خاطر نشان کرد : اینکه چه تعداد تماشاگری قراراست به دیدن نمایش بیایند مهم نیست بلکه ما باید به این نکته دست پیدا کنیم حس صحنه را پیاده کنیم و در زمان خود باشیم و مانند بسیاری از دوستان در 40 سال پیش سیر نکنیم چرا که وظیفه هر هنرمندی است که در زمان خود حرکت کند و در خلق آثار هنری نیز به این نکته تاکید زیادی داشته باشد .
آرش عباسی نویسنده نمایش هم در این نشست با اشاره به پروسه شش ماه تولید متن برای اجرا خاطر نشان کرد : نوشتن برای من که مدعی نویسندگی و فعالیت در عرصه نمایشنامه نویسی به عنوان یک حرفه ای هستم کار سختی نیست . با این وجود این نمایشنامه سختی های وحشتناکی داشت که به شدت کار را برای من سخت کرد به طوریکه در مقاطعی این انگیزه در من به وجود می آمد که از آقای تهمورث برای همکاری عذر خواهی کنم .
وی تصریح کرد : قاطعانه می گویم بعد از نمایشنامه " باد که می نویسد " که متن آن 4 بار بازنویسی شد ، این متن سخت ترین کاری بود که تا به حال برای نگارش آن اقدام کرده ام اما با این حال راضی ام که 6 بار بازنویسی نمایشنامه برای من تجربه بی نظیری را بر جای گذاشت که با حضور سیاوش تهمورث و وسواس او آن را لذت بخش کرد . چرا که وقتی می دیدم بعد از هر باز نویسی با چه دقتی بر نوشته های من نظارت داشت و واکنش نشان می داد انگیزه ام برای نگارش یک متن نمایشی بهتر می شد .
آناهیتا همتی یکی از بازیگران این اثر نمایشی هم در این نشست خبری با ابراز خرسندی از حضور در این نمایش گفت : آخرین تئاتری که به عنوان بازیگر در آن حضور داشتم مربوط به 4 سال گذشته بود و از آن زمان مترصد این فرصت بودم که بتوانم فارغ از بازی در مجموعه های تلویزیونی در یک اثر نمایشی آن هم به کارگردانی آقای تهمورث حضور داشته باشم .
وی افزود : برای من این نگته جالب توجه است که بدانم هر کارگردانی که به عنوان بازیگر برای وی کار می کنم چه چیزی را از من بیرون می کشد و این بار چه وجه شخصیتی را از من معرفی می کند . در این نمایشنامه هم به واقع می گویم که من کمترین عضو گروه هستم و لی در نهایت تلاش کردم که آن چیزی که آقای تهمورث می خواهد را برای مخاطب به نمایش بگذارم چرا که بازبگری معتقد به کارگردان سالاری هستم و دوست دارم همواره ذهنیت کارگردان را روی صحنه پیاده کنم .
این بازیگر در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح کرد : مطمئن باشید من با این انگیزه به کار دعوت نشدم که بخواهم به میزان فروش نمایش کمک کنم بلکه این علاقه شخصی من بود که باعث حضورم شد و بعد از چهار سال به تئاتر بازگشتم . من کارم را با تئاترشروع کردم چرا که معتقدم تئاتر دانشگاهی است که بازیگر تلویزیون و سینما می تواند هر لحظه از ارزش های آن بهرمند شودو مانند یک هنر جو از آن فیض ببرد.
سیامک صفری از بازیگران نمایش هم در این نشست خاطرنشان کرد: نمایش "بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده..." یک فضای فکری است که ما در آن زندگی می کنیم و تمام اتفاقات آن چیزی است که ما امروز در نسل خود به وضوح شاهد آن هستیم و این می تواند سوژه مناسبی برای همراه کردن تماشاگر با اثر باشد .
وی ادامه داد: به نظر من متن نمایشنامه متن زیبایی است که مخاطب با آن ارتباط خوبی برقرار خواهد کرد زیرا اتفاقات نمایش او را در موقعیتی قرار می دهد که تماشاگر می تواند به راحتی آنها را در خود احساس کند وهمراه شود .




نظرات کاربران