در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از پشت صحنه تمرین نمایش «مرگ فروشنده»

حرف همیشه تازه یک نمایشنامه 60 ساله

گزارشی از پشت صحنه تمرین نمایش «مرگ فروشنده»

حرف همیشه تازه یک نمایشنامه 60 ساله

این روزها اعضای گروه تئاتر معاصر در سالن اصلی مشغول تمرین نمایش «مرگ فروشنده» به کارگردانی نادر برهانی مرند هستند که خود را برای اجرا در نیمه دوم آبان ماه آماده کنند.

وقتی اسم آرتور میلر و آثارش را در ذهن خود مرور می‌کنیم، در میان نمایشنامه‌های درخشانش، حتماً یک توقفی کوتاه هم که شده بر «مرگ فروشنده» داریم تا به اندازه دقایقی مروری درباره متن و میزان تاثیر گذاری این اثر بر جامعه داشته باشیم؛ اتفاقی که در بسیاری از نمایشنامه‌های امروزی کم تر رخ می‌دهد، بعضی‌ها خاموش و بی‌صدا می‌آیند و می‌روند و بعضی هم تنها بر یک جامعه‌ای کوچک تاثیر کوتاه مدتی می‌گذارند.

«مرگ فروشنده» اثری ضد سرمایه داری و در باره عدالت اجتماعی است، شاید خود میلر هم آن زمان نمی دانست کوچ به سمت فرانسه این‌قدر می‌تواند تاثیرگذار باشد و موضوع بیمه و تامین اجتماعی را در آمریکا مطرح کند.

استقبال و ستایش از این نمایشنامه تا جایی بوده که تا کنون نزدیک به 800 بار در سراسر دنیا اجرا شده است. کارگردان‌های بسیاری در سراسر دنیا با نقطه نظرات مختلف و تصورات ذهنی خود «مرگ فروشنده» را برای مخاطبان به نمایش درآورده‌اند؛ از جمله برهانی مرند که پس از اجرای 10 سال پیش در سالن قشقایی، بار دیگر می‌خواهد این نمایشنامه را با همراهی گروهی تازه روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر ببرد.

او پس از کم رنگ شدن حضورش در تئاتر کشور پس از اجرای موفق «رومولوس کبیر»(سال 88)، می‌خواهد بار دیگر روایتی متفاوت از مرگ فروشنده‌ای در آمریکای دهه 40 قرن بیستم داشته باشد که البته می‌تواند با جامعه کنونی ایران نیز مطابقت کند؛ نمایشی که از نیمه دوم آبان بی شک بسیاری را به سالن اصلی تئاتر شهر می‌کشاند و سایت ایران تئاتر را هم برآن داشت که از پشت صحنه تمرین هایش گزارشی تهیه کند.

مرگ فروشنده در شبی پاییزی

یک شب پاییزی، داخل سالن انتظار تئاتر شهر، روبروی در اصلی نشسته‌ام تا ساعت 21 اجرای نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به کارگردانی هادی حجازی فر تمام شود و گروه جدید تئاتر معاصر داخل سالن شوند و تمرینات خود را شروع کنند.

نادر برهانی مرند هم روی یکی از صندلی‌های سالن انتظار نشسته و مشغول گپ زدن با یکی از عوامل نمایش است. حمید رضا آذرنگ، رحیم نوروزی و حمیدرضا نعیمی هم همینطور. تعدادی از بازیگران هنوز به تئاتر شهر نرسیده‌اند و شاید هم در گوشه‌ای دیگر از این مجموعه حضور دارند. تئاتر شهر این روزها مشغول بازسازی و نو شدن است تا ببیند سرنوشتش بعد از بازسازی به کجا می‌رسد و آیا می تواند رضایت هنرمندان را جلب کند. این مجموعه آن طورها هم بی جان نشده. اجرا در سالن اصلی و تالار چهارسو و رفت و آمد هنرمندان، تئاتر شهر را در روزهای بازسازی تنها نگذاشته است.

پس از پایان اجرای نمایش «ملاقات بانوی سالخورده»، گروه نمایش «مرگ فروشنده» کم کم وارد سالن می‌شوند و منتظر می‌مانند تا سالن خالی شود. بعد از کمی گپ و گفت‌های دوستانه، تمرین آغاز می‌شود، کارگردان می‌گوید «بچه‌ها جدی تمرین را شروع کنیم که وقت نداریم.»

منوچهر شجاع طراح صحنه هم به صحنه نگاه می‌کند و خیلی آرام با کارگردان نمایش صحبت می‌کند. این بار تالار اصلی برای اجرای نمایش «مرگ فروشنده» انتخاب شده است و بنابراین باید فکری برای پر کردن فضای صحنه بزرگ این سالن کرد و به طور حتم طراحی صحنه با اجرای 10 سال پیش باید کاملا متفاوت باشد.

نادر برهانی مرند: امتحان خود را سال‌ها قبل پس داده‌ایم

با شروع تمرینات، کارگردان بازیگران را همراهی می‌کند و هر چند وقت یک بار، نکاتی را به آنها می‌گوید. برهانی مرند در میانه تمرین‌ها در گفت و گو با سایت ایران تئاتر تاکید می‌کند: «نمی‌خواهم درباره فضای نمایشی زیاد صحبت کنم، دلم می‌خواهد تماشاگرم بدون هیچ ذهنیتی از نگاه و زاویه دید من به دیدن این نمایش بیاید.»

و ادامه می‌دهد: «البته باید بگویم در ساختار نمایشنامه دست برده‌ام و با آرش پارساخو متن را بازنویسی کرده‌ام. در واقع با توجه به امکانات خودمان و مخاطب معاصر، این نمایشنامه را فشرده کرده و تغییراتی برای روان تر شدن این متن داده‌ام.»

او از اجرای موفقش در 10 سال گذشته این گونه یاد می‌کند: « ما امتحان خود را جلوی مخاطب سالها‌ی پیش پس داده‌ایم، هم چنان رویکرد خودم را نسبت به این نمایش دوست دارم و خیلی به آن اطمینان دارم.»

این کارگردان تاکید می‌کند که ما هنوز هم گروه تئاتر معاصر هستیم. ما چند نویسنده و کارگردانیم که دور هم جمع شدیم و گاهی بازیگران مهمان در گروه داریم. قرار بر این بود که تمام بازیگران اجرای قبلی باز هم در کنار من باشند، اما تغییر در زمان نمایش، سرنوشت نمایش را طور دیگری رقم زد. بازیگران اجرای قبل چهارماه برای حضور در این نمایش صبر کردند، اما مدیریت تئاتر شهر تغییر کرد و ما در سردرگمی قرار گرفتیم. بنابراین به بچه‌ها اعلام کردم که در پروژه‌های دیگر فعالیت کنند و پس 15 روز تئاتر شهر گفت که می‌توانیم پاییز امسال اجرا داشته باشیم، اما دیگر دیر شده بود و بازیگرانم را نداشتم و به اجبار هنرمندان دیگری را انتخاب کردم که خوشبختانه همه آنها دوست داشتنی هستند.»

حضور اتفافی حمید رضا نعیمی

بیش از این وقت برهانی مرند را نمی‌گیرم و گشتی در پشت صحنه تمرین می‌زنم. حمیدرضا نعیمی مشغول خوردن نان و پنیر و خیار است؛ میان وعده‌ای که انگار در میان گروه‌های تئاتری به یک اصل و تبدیل شده است و در همه پشت صحنه‌ها ردش را می‌توان مشاهده کرد. نعیمی از اتفاقی بودن حضورش در این نمایش حرف می‌زند: «من آخرین بازیگری بودم که به این گروه پیوستم. یک روز داشتم از پله‌های تئاتر شهر پایین می‌آمدم که نادر برهانی مرند را دیدم و او گفت با من یک تماس بگیر برای حضور در نمایش جدیدم تا ببینم چه می‌شود. اگر آن دیدار تصادفی رخ نمی‌داد، من هیچ وقت نقش «بن» را بازی نمی‌کردم و الان شما باید با یک بازیگر دیگر گفت و گو می‌کردید.»

نعیمی که خود در عرصه نمایشنامه نویسی و کارگردانی فعال است، از حضور در این گروه نمایشی احساس رضایت می‌کند: «خوشحالم که در کنار افرادی هستم که همیشه حضورشان در فضای تئاتر را ستایش کرده‌ام و خوشحال بودم که در فضای هنری فعالیت می‌کنم که این هنرمندان هم در آن حضور دارند.»

دیالوگ هایی که بین بازیگران در طول تمرین رد و بدل می‌شود، فضای سیال نمایش را نشان می‌دهد، صحنه در این نمایش به دو قسمت تقسیم شده است؛ یک قسمت ویلی و صحنه دیگری ذهن او که شخصیت‌های متفاوتی وارد آن می‌شوند. البته دکور «ملاقات بانوی سالخورده» در صحنه وجود دارد و بازیگران بدون توجه به این دکور، فضای نمایش خود را روی صحنه سالن اصلی به وجود می‌آورند که بدون دکور هم می‌توان به خوبی با کاراکترها ارتباط برقرار کرد.

رحیم نوروزی: این نمایش در باره آدم‌هایی است که مصرف می‌شوند و دیگر کارکردی ندارند

بعد از کمی تماشای تمرین گروه، وقتی رحیم نوروزی فراغت می‌یابد، به سراغش می‌روم. او که مشغول استراحت پس از تمرین یک ساعته است، به درام قوی «مرگ فروشنده» اشاره می‌کند: «این اثر یکی از بهترین‌های قرن بیستم است که هر بازیگری می‌خواهد با یکی از نقش‌های این نمایشنامه دست و پنجه نرم کند. برهانی مرند به خوبی این نمایش را به دو پرده تبدیل و بازنویسی کرده است.»

او از بازی در نقش بیف می‌گوید: « داستان این نمایشنامه درباره خانواده‌ای است که جامعه سرمایه داری آنان را پس زده است. بیف پسر بزرگ این خانواده است که او هم افق و آینده روشنی ندارد و معلوم می‌شود که پسر هم به عاقبت پدر خود دچار خواهد شد.»

نوروزی تئاتر را هنری برای پرداختن به انسان می‌داند و می‌افزاید: «نگاه سوسیالیستی به تئاتر امتحان خودش را پس داده است و این گونه رویکردها نخ نما و بدون استفاده شده‌اند. نگاه تئاتر به خود انسان است، انسانی که دیگر کارکردی ندارد و محکوم به مرگ می‌شود و چاره ای جز این ندارد. این موضوع به جامعه ما هم تعمیم پیدا می‌کند، برای مثال هنرپیشه‌هایی که مصرف می‌شوند و دیگر کسی به آنها نقش نمی‌دهد.»

این بازیگر می گوید: «سعی بر بازی خوب و پرانرژی دارم و می‌خواهم تمامی تجربیات بازیگری‌ام را در نمایش به کار ببرم و همچنین به تجربیاتم اضافه و آن را غنی‌تر کنم. متاسفانه نگاه ما به بازیگری غریزی و تجربی است و نگاهی علمی به این هنر نداریم.»

محمود رضا رحیمی: «مرگ فروشنده» یکی از 20 نمایشنامه برتر قرن گذشته است

محمودرضا رحیمی بازیگر نقش چارلی هم که بر یکی از صندلی‌های تماشاگران نشسته است، درباره نقش خود می‌گوید: «شخصیتی که من در این نمایش بازی می‌کنم، نقشی کاتالیزوری است. او وارد نمایش می‌شود، تاثیر خود را بر جریان داستان می‌گذارد و می‌رود. چارلی تنها محرم راز ویلی است و جنبه آرمانی برایش دارد.»

او متن را بسیار خوش ساخت می‌داند و درباره متن تاکید می‌کند: « نمایشنامه «مرگ فروشنده» طی 60 سال اخیر جزو 20 اثر نمایشی برتر دنیا بوده است. خوشبختانه برهانی مرند به خوبی از این متن بهره گرفته و به همراه آرش پارساخو، روز آمدی خوبی از نمایشنامه انجام داده است.»

در حالی که عقربه‌های ساعت به نیمه شب نزدیک می‌شود و این جلسه از تمرین نمایش «مرگ فروشنده» به دقایق آخرش می‌رسد، ما هم که در حال ترک سالن اصلی تئاتر شهر هستیم، خیلی مشتاق هستیم تا نیمه دوم آبان، آن طور که عوامل کار وعده می‌دهند، تماشاگر اجرایی بسیار خوب از یک نمایشنامه بسیار معروف باشیم.

منبع: ایران تئاتر ( مهسا مقدم)