در حال بارگذاری ...
...

گفت‌و‌گو با ناصر حسینی مهر، کارگردان نمایش «مائوزر»

چهره مفلوک انسان معاصر و ایرانیزه کردن متون خارجی به ضرب آبگوشت

گفت‌و‌گو با ناصر حسینی مهر، کارگردان نمایش «مائوزر»

چهره مفلوک انسان معاصر و ایرانیزه کردن متون خارجی به ضرب آبگوشت

ناصر حسینی مهر می‌گوید شیوه متداول ایرانیزه کردن متون خارجی را نمی‌پسندد، رسمی که در آن باید از آبگوشت، چلوکباب و زورخانه حرف زد.

نمایشنامه «مائوزر» هم مانند «هملت ماشین» از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین آثار هاینر مولر اوست، به ویژه این‌که موضوع این نمایشنامه در رد آثار آموزشی برشت است، به همین دلیل در زمان انتشار آن، سر و صدای زیادی به پا شد. این نمایشنامه نوعی مقابله با اصول تبلیغی و خشکی است که انقلابیون از جمله برشت روی صحنه تئا‌تر به آن می‌پرداختند. این اثر، که از زمان نگارش تا زمان فروپاشی دیوار برلین ممنوع الاجرا بود، همچون دیگر آثار مولر ساختاری پیچیده و زبانی شاعرانه دارد. نمایشنامه «مائوزر» این روز‌ها به کارگردانی ناصر حسینی مهر در سالن چهارسو مجموعه تئاترشهر در حال اجراست. به این بهانه گفت‌و‌گویی با این کارگردان داشته‌ایم

هاینر مولر نمایشنامه نویسی است که شما پیش از این هم آثاری از او را به صحنه برده‌اید. چه ویژگی در کارهای این نویسنده وجود دارد که شما را به عنوان یک کارگردان جذب خود می‌کند؟

جذابیت آثار هاینر مولر و نوع نگاه منتقدانه و متفاوتش به هستی، انسان و تاریخ باعث شده است آن چنان درگیر آثارش شوم که هر بار قصد اجرای نمایشی از نویسنده‌ای دیگر دارم، باز یکی از نوشته‌هایش ذهنم را پر می‌کند. از سوی دیگر، ساختار بیرونی و اسلوب کاملاً نوینی که در نمایشنامه‌هایش وجود دارد، آن‌قدر تازه و بکر است که درهای نوآوری و خلاقیت را به روی هر هنرمند تئاتری باز می‌کند.

شما کارگردانی هستید که بیشتر به سمت اجرای نمایشنامه‌هایی می‌روید که کم‌تر در ایران کار شده‌اند و این مسئله تبدیل به یک روند مشخص در کار‌نامه هنری شما شده است. چرا؟

شاید به دلیل علاقه‌ام به ادبیات دراماتیک آلمان و نمایشنامه نویسان برجسته‌ای است که در ایران شناخته شده نیستند و کار‌های‌شان کم‌تر اجرا می‌شوند؛ البته به جز برتولت برشت که در دهه 40 و 50 خورشیدی بین هنرمندان تئا‌تر ما بسیار محبوب بود.

آیا اجرای نمایش «مائوزر» تحت تاثیر تئا‌تر پست مدرن است؟ دریافت شما نسبت به تئا‌تر پست مدرنیسم چیست و جایگاه آن را در تئا‌تر ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟ می‌توان گفت تئا‌تر معاصر ایران در سال‌های اخیر تحت تاثیر تئا‌تر پست مدرن بوده است؟

در ظاهر می‌توانیم مدعی پست مدرن و یا هر ایسم دیگری در تئا‌تر ایران باشیم. پست مدرن بودن یا نبودن «مائوزر» چه سودی دارد؟ تماشاگر وقتی نمایش را تماشا می‌کند، بی‌آنکه به ایسم‌ها فکر کند، تعابیر خود از مضامین و اشکال بصری را دارد و شاید همین‌ها برایش کافیست. اما اگر می‌خواهید بدانید که سبک اجرایی ما در «مائوزر» چیست؟ در پاسخ می‌گویم در روز نخست تمرینات از گروهم خواهش کردم تا از به کار بردن هر پسوندی مانند پست مدرن، آوانگارد و امثال آن نسبت به نوع کار و اجرا پرهیز کنند و در بند آن نباشند، بلکه تنها تلاش کنیم تا آن‌چه در نمایشنامه وجود دارد، از مضمون و معانی تا تصاویر پیدا و ناپیدای متن را به بهترین شکل بر صحنه عیان سازیم.

در اجرای نمایش وفاداری خاصی نسبت به داستان و زبان متن وجود دارد. این تاکید و وفاداری بر چه اساسی است؟ آن‌هم در شرایطی که این روز‌ها کم‌تر شاهد چنین اجراهایی با چنین نگاهی در تئا‌تر هستیم؟

وفاداری به متن خاص و غیرخاص ندارد. وقتی نویسنده‌ای مثل چخوف، بوشنر و شکسپیر اثر بی‌بدیلی خلق کرده و سال‌های متمادی توسط بزرگان تئا‌تر جهان به صحنه آمده است، کسی مثل من کیست! یا چقدر بر‌تر از آنان است که بخواهد در آن متون دست ببرد و جمله‌ای اضافه یا کم کند؛ آن هم در متن‌های ترجمه‌ای که معلوم نیست چقدر دقیق و وفادار به نمایشنامه اصلی است. این رسمی که این روز‌ها در تئا‌تر ایران باب شده را نمی‌پسندم، رسمی که برای به اصطلاح ایرانیزه کردن اثری باید در آن از آبگوشت، چلوکباب و زورخانه حرف زد.

مخاطب کنونی می‌تواند با توجه به وجه غالبی که در اکثر آثار وجود دارد، با چنین اجرا‌ها و زبان اجرایی ارتباط برقرار کند؟

این مسئله را باید از مخاطبان پرسید، که آیا با زبان و نوع اجرایی ما ارتباط برقرار می‌کنند یا نه؟ هر چند شاید ما از حضور و استقبال خوب هر شب آن‌ها به نتایجی برسیم، به شوق بیاییم یا به خود غره شویم، به خصوص از حضور نسل جوان. اما ضروری است از آن‌ها نظرخواهی شود.

خشونت در این اجرا بسیار غالب و پررنگ است. خشونتی که ایجاد وحشت نمی‌کند، تنها آزار دهنده است! این مسئله در اکثر کارهای شما وجود دارد. تعریف‌تان از خشونت چیست؟ البته شما گفتید که آن را تلطیف کرده‌اید و خشونت در اجراهای روی صحنه رفته در کشور آلمان بیش از این نمود دارد.

شما وجه غالب اجرایی ما را خشونت تلقی می‌کنید، اما من آن را طغیان، عصیان یا تعرض و پرخاش می‌نامم. پرخاش مولر به جامعه آشفته امروزی است. ما سعی کردیم آن را در حد مقدور بیرونی و ویران‌گرانه به تصویر بکشیم. اگر این خشونت موجب آزار شما یا تماشاگری که در سالن است می‌شود، حق دارید. البته این روز‌ها تماشاگران تهرانی، با توجه به وضعیت زندگی و درک خود، یاد گرفته به تماشای چه نمایش‌هایی بنشیند، از نمایش‌های به اصطلاح هنری و روشنفکرانه گرفته تا نمایش‌های مذهبی یا تئا‌تر به اصطلاح آزاد و ساز و ضربی.

نقش سیاست در تئا‌تر مولر و آثارش چیست؟

آینه‌ای شفاف مقابل چهرهٔ مفلوک انسان معاصر و دنیای ناامن امروز. همین.

تصویرسازی و میزانسن‌ها یکی از مهم‌ترین نکاتی است که نمی‌توان آن را کتمان کرد. همه چیز بسیار دقیق و با وسواس بسیار طرح ریزی شده است. لطفاً در مورد طراحی صحنه به‌خصوص در چنین آثاری صحبت کنید. همچنین دیالوگ‌های جمعی که توسط سربازان زن به صورت گروهی بیان می‌شود بر چه اساسی شکل گرفته است، تشخیص دیالوگ‌ها و مفاهیم مطرح شده گاهی بسیار سخت می‌شود، به گونه‌ای که نمی‌تواند آن را در ذهن نگاه داشت. لطفاً در این زمینه توضیحات لازم را بیان کنید.

درک زبان مولر آسان نیست. واژه‌ها و عبارت‌های آثار او نه تنها برای خواننده یا تماشاگر بلکه برای مترجم هم گاهی غیرممکن است. زبان و ساختار بیرونی نمایشنامه‌های مولر حرف تازه‌ایست که در ادبیات دراماتیک تا کنون وجود نداشته و هیچ شباهتی به هیچ شیوه‌ای مثل تئا‌تر اکسپرسیونیستی، حماسی یا اگزیستانسیالیستی ندارد. زبان مولر گزنده، تابوشکن و جادویی است، در عین حال حاکی از خشم و عصیان خواهی او بر ضد همه مناسبات کهنه و جنایت‌کارانه‌ای است که امروزه سد راه آزادی و رستگاری انسان قرار گرفته است. اما در ارائه دیالوگ‌های جمعی توسط همسرایان زن یا مرد و همچنین نحوه به کارگیری دیالوگ‌ها و طراحی بازی، صحنه و... ما بیشتر از سبک برتولت برشت بهره گرفته‌ایم که پرداختن آن در این وقت تنگ مقدور نیست.

بازیگران جوانی در این نمایش حضور دارند. بی‌شک تمرینات بسیار سختی را پشت سر گذاشته‌اید و این مسئله را می‌توان به راحتی از نوع حرکات و بازی آن‌ها درک کرد. در مورد مراحل تمرین و شیوه کارتان با این بازیگران توضیح دهید؟

بازیگران این نمایش مانند بازیگران «هراکلس۵» در فراخوانی از میان حدود ۳۰۰ جوان علاقمند انتخاب شدند که هر یک از آنان از دانشکده یا آموزشگاه تئا‌تر فارغ التحصیل شده یا همچنان دانشجواند. بیشتر دشواری کارم در طی تمرینات، ایجاد هماهنگی و به هارمونی رساندن مشترک آن‌ها بود، هنوز هم این دغدغه را در اجرا‌ها دارم. به گمانم هر چقدر این امر به درستی انجام شود، نمودش در اجرا بهتر دیده می‌شود که خوشبختانه در طول شش ماه تمرین منظم و متداوم، ثمره‌اش را این روز‌ها در اجرای «مائوزر» شاهدیم.

گفتگو : مهر انگیز قهرمانی ( ایران تئاتر)