در حال بارگذاری ...
کارگردان نمایش دست های آلوده :

مرور وقایع تاریخی همیشه برای مخاطب ایرانی جذاب است

حزب و حزب بازی همواره در دنیای نوین و از قرن نوزدهم به بعد یکی از دغدغه های آدم ها بوده است و حزب و حزب بازی سر منشا بسیاری از جاه طلبی ها ، جنگ ها ، خون ریزی ها و کشت و کشتار بوده و آدم ها درپس ظاهر دمکراتیک حزب دست به چنین جنایت می زنند.

مسعود موسوی کارگردان و مدرس کهنه کار تئاتر در آخرین تجربه تئاتریش به سراغ چنین مضمونی و با استفاده از نمایش نامه معروف فیلسوف بزرگ فرانسوی ژان پل سارتر رفته است . موسوی موسس گروه تئاتری گروه پژواک  و فارغ التحصیل کارشناس بازیگری از دانشگاه آزاد و کارشناس ارشد کارگردانی از این دانشگاه است.از آخرین اجراهای موفق موسوی می توان به نمایش اکتبر 1942 اشاره کرد. او سالها به عنوان مدرس در دانشگاه فعالیت داشته و عضو کانون ملی منتقدین تئاتر و داور جشنواره های مختلف تئاتری بوده است و تا به حال آثار و نمایش های نظیر :مجسمه‌های یخی ؛ دلم میخواد محکم بزنم تو گوش اتللو ؛ شمشیرهای ‍ژنرال و به دهکده جهانی خوش آمدی پینوکیو را اجرا کرده است. موسوی در عرصه بازیگری  هم سالها است که  فعالیت می کند. همسایه ها ، تولدی دیگر ، وکلای جوان ، ملاصدرا ، برگی از زندگی ، روشن تر ازخاموشی و انتقال از جمله آثار کارنامه بازیگریش محسوب می شوند . نمایش دست های آلوده آذر ماه در سالن قشقایی در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است. با مسعود موسوی در باره اجرای نمایش دست های آلوده گفت وگویی انجام داده ایم.

در دورانی که اجرای نمایش های اجتماعی با تم فراگیر خیانت در تئاتر مد شده است. بر اساس چه ویژگی هایی رفتید به سمت اجرای متنی از ژان پل سارتر ؟

برای اینکه بتوانم نمایش های مورد نظرم را روی صحنه ببرم .فاصله چند ساله بین اجراهیم وجود دارد و الزامی نمی بینم که به هر قیمتی هر سال نمایشی را روی صحنه ببرم . دوست دارم در هر اجرایم گامی رو به جلو بردارم .اولین نکته ای که برای انتخاب یک متن برای اجرا مد نظرم است بحث جهان شمول بودنش است. تفاوتی ندارد داستان  متن در باره جنگ و یا در باره سایر موضوعات باشد . این تفکر در تمام نمایش هایم قابل بازخوانی است. مرور تاریخ و وقایعی که در گذشته رخ داده مثل جنگ های جهانی همیشه برای مخاطب ایرانی جذاب بوده است. اگر بتوانیم از موضوع جنگ جهانی بهره نمایشی ببریم  و آن را در قالبی درست و جذاب به مخاطب ارائه کنیم. به طور حتم می توانیم زمینه ساز تحولات جدی باشیم. به همین دلیل به سراغ دست های آلوده سارتر رفتم و سعی کردم بن مایه اثرش را بشناسم و در اجرایم آن را از فیلتر ذهنی خودم عبور بدهم و با شرایط جامعه آداپته کنم.از طرفی همیشه معتقدم اگر در تئاتر به سراغ هر مسئله ای بروید در نهایت به سیاست برمی خورید و  به همین دلیل مضمون اجرای جدیدم  در این مورد است . در بحث فضای نمایش مضمون و فضای آن در باره فعالیت و کنش های احزاب است و با فضای فعلی جامعه ما قرابت های زیادی دارد . در هر کشوری احزابی وجود دارد که برای رسیدن به قدرت در تلاش هستند . یک جورهایی در نمایش به نقش مخرب قدرت در فضای سیاسی احزاب اشاره می شود .

بحث قدرت و تبعاتی که برای رسیدن به آن وجود دارد . تم جذاب و دراماتیکی است؟

 بله و از بدو خلقت آدم همیشه با آن درگیر بوده اند .

به نظر می رسد با توجه به گفته هایتان در بخش های قبلی سوال علاقه زیادی به زمان جنگ جهانی دوم و تبعات اشغالگری آلمان در کشورهای اشغال شده دارید؟

در اکتبر 1942 درکنار این تم یک داستان خانوادگی نیز روایت می شد و در دست های آلوده بحث احزاب نیز مورد توجه بود. در این مقطع تاریخی اتفاقات زیادی رخ داده و می تواند سوای عبرت آموزی دست مایه نوشتن متن های درخشانی بشود.

دراماتورژی متن دست های آلوده توسط شما چگونه شکل گرفت؟

بحث سنگینی متن های سارتر  در این قضیه نقش داشت و دراماتورژی هم بر این اساس شکل گرفت و دوست دارم مخاطب عامی هم که به دیدن نمایش می آید با فضای اثر ارتباط برقرار کند . در حدود 80 صفحه از متن اصلی در نمایش در دراماتورژی حذف شد .

تکته مهم دست های آلوده عدم وجود قهرمان بین شخصیت های نمایش است؟

هیچکدام از آدم های نمایش قهرمان نیستند و به همین دلیل است که یکی از شخصیتها در انتهای نمایش هم به این قضیه اذعان دارند.

به چه دلیل برای روایت داستان نمایش از روایت غیر خطی استفاده کردید؟

این رویکرد هم جنبه معنایی و هم جنبه زیبا شناسی داشت . معتقدم باید با امکانات موجود  بتوانیم تصویر سازی انجام بدهیم که علاوه بر متن بتوانم حرف های دیگری را هم مطرح کنم. اگر صرفا به کارگردانی عین به عین متن اقدام کنیم کار خاصی انجام نداده ایم. اگر از متن فاصله گرفتیم و به زیر متن رسیدیم توانسته ایم کار موثری انجام بدهیم.

مسعود موسوی سوای کارگردانی سابقه بازیگری دارد. آیا در نمایش هایی که روی صحنه می برید بر اساس شرایط موجود بازی می کنید؟

شرایط باعث می شود در نمایش هایی که کارگردانی می کنم به عنوان بازیگر هم ظاهر شوم . برای ایفای نقش لویی با چند بازیگر مذاکره کردیم که سن و سال جوانی داشتند. در ادامه به این نتیجه رسیدیم که حتما باید بازیگر نقش لویی هم سن و سال شارل باشد و این امر باعث شد تا خودم این نقش را بازی کنم.

آیا در نمایش دست های آلوده به نوعی می توانیم شاهد تقابل بین نسل جوان به نمایندگی هوگو و نسل با تجربه به نمایندگی شارل باشیم ؟

نسل جوان دوست دارد خیلی سریع به همه چیز برسد و شارل به عنوان نماینده نسل با تجربه تلاش می کند به هوگو به‌ فهماند برای رسیدن به آرزوها و خواسته ها باید پروسه ای رخ بدهد و معتقد است که هم نسلان و خودش در جوانی عجله کردند و حالا نمی توانند پاسخگو باشند.

آیا عملی که هوگو در انتهای نمایش انجام می دهد و با اسلحه خالی به بیرون خانه در محاصره الگا می رود یک عمل شجاعانه است و یا یک رفتار توام با حماقت تلقی می شود؟

به طور حتم هوگو در طول داستان نمایش به آگاهی و شناخت رسیده که در باند و حزب بازی نباید ورود پیدا می کرده است و بابت این خطا همه چیزش را از دست داده است. در هر حال جامعه به راهش ادامه می دهد و مردم باید با هم همدل و همراه بشوند .

آیا ریشه تردیدهایی که هوگو در بدو ورود به خانه شارل در جهت کشتنش دارد به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن شخصیت شارل است؟

به نظرم هوگو  یک ژورنالیست است و اهل آدم کشی نیست.

بنابراین آیا به خاطر  جاه طلبی است که هوگو می خواهد در حزب با آدمکشی ارتقا مفام پیدا کند؟

هوگو دوست دارد آدم تعیین کننده و مهمی در حزب باشد و جایی هم می گوید رفته و سرنوشت راسلینکوف را خوانده است . اما در ادامه متوجه می شود  خواسته هایش حباب کاذبی بیشتر نبوده است و اصلا در حزب هیچ چیز واقعی وجود ندارد .

منبع ( ایران تئاتر - احمد محمد اسماعیلی )




نظرات کاربران