در حال بارگذاری ...
ابراهیم گله دارزاده:

تعزیه را یک تمدن ساخته است
تعزیه میراثی برای آیندگان

ابراهیم گله دار زاده، مدیر عامل انجمن تعزیه ایرانیان عنوان کرد: تعزیه را یک فرد و شخص نساخته بلکه یک تمدن ساخته است نباید اجازه دهیم به دست فراموشی سپرده شود و آیندگان از نسل ما به عنوان انسان های اهمال کار یاد کنند.

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نشست تخصصی محفل هنرهای آئینی زخم عتیق با موضوع ادیان در قلمرو شبیه خوانی ، آغاز هنر با موضوع ظلم ستیزی در فرهنگ تشیع با شبیه خوانی شب گذشته با حضور دکتر داود فتحعلی بیگی و ابراهیم گله دار زاده در تماشاخانه سرو برگزار شد.

ابراهیم گله دار زاده مدیر عامل انجمن تعزیه ایرانیان  گفت: در عرصه شبیه خوانی تاکنون کارهای زیادی در قالب مکتوب صورت گرفته که عمده آنها متمرکز بر مشاهدات از تعزیه بوده است اینکه ما تعزیه زیاد دیده ایم و اشتراکات و افتراقات آنها را بررسی کرده و تبدیل به کار مکتوب کردیم این اتفاق در همه دنیا مرسوم است تا سنت های هنری را حفظ کنند اما به بحث تحلیلی با توجه به اینکه ما یکی از بزرگترین مجامع جهانی و انسانی در دنیا هستیم، کمتر پرداخته ایم.

وی با اشاره به اینکه یکی از بزرگترین جلوه های هنرهای نمایشی، شبیه خوانی است، توضیح داد: برای شکل گیری یک سنت هنری می بایست گفت وگو و دیالوگ صورت بگیرد اما آنچه امروز ما از گفت وگو می بینیم، صحیح نیست و اساسا با این روش چیزی شکل نمی گیرد. در طول تاریخ هم بخواهیم نگاه کنیم نقد اجتماعی بعد از صفویه به آرامی شکل گرفته و در گوشه جهان اسلام گفت وگو صورت می گیرد که با فرهنگ اسلامی امروزه ما آن را با مذهب شیعه سازماندهی کرده ایم.

گله دار زاده با اشاره به اینکه گفتمان قالب ما این است که اهل بیت(ع) را دوست داریم و می خواهیم با آنها ارتباط بگیریم،  توضیح داد: یک عده  ممکن است این گفتمان را نپذیرند و طبیعی هم هست به همین دلیل هم هست که گفت وگو شکل می گیرد چرا که دو نیروی متقابل شروع به گفتن می کنند. تا وقتی که نقد اجتماعی دارای قدرت نباشد، زمینه ای برای زایش هنر نو فراهم نمی شود. تنها کتابی که به مبحث پرداخته کتابی مختصر به نام زمینه اجتماعی تئاتر و تعزیه در ایران نوشته دکتر جلال ستاری است که نگاهی تحقیقی و تکمیلی از کتب دیگر دارد.

وی با اشاره به اینکه با شکل گیری این هنر، مهمترین جلوه آن شهادت و ظلم ستیزی می شود، افزود: چیزی که هنر را ایجاد می کند، مقاومت است. بنابراین بنای تعزیه گفتن ظلم تاریخی کسی نیست ، تعزیه نمی خواهد بگوید که فلان دوره وسلسله شاهانش بد یا خوب هستند، بلکه تعزیه این ظلم ستیزی را نقد و روح تاریخ را بررسی می کند که همواره وجود دارد. تعزیه دنبال تاریخ گویی نرفته بلکه دنبال روح تاریخ بوده که با روح و عواطف در ارتباط است.

وی در ادامه گفت: تعزیه اگر قرار بود به تظلم یک برهه خاص بپردازد و مظلومیت اباعبدالله(ع) را به یک دوره خاص اختصاص دهد، تا به حال تمام شده بود بلکه اصلا منظورش این نیست و این تمثیل تاریخی را ثابت میکند که کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا.

گله دارزاده همچنین افزود: اگر ایراداتی این روزها در تعزیه می بینیم، اشکال از ماست و نقد به تعزیه وارد نیست بلکه نقد به ما وارد است. تعزیه به هیچ عنوان روی بال قدرت محفوظات تاریخی نیست و نمی خواهد مخاطبش مفاهیمی را حفظ کنند. همه ایده تعزیه در چند ساعت منتقل نمی شود بلکه به مخاطب می گوید که خردورزانه به مفاهیم دقت کند حتی خودتعزیه خوان به مخاطب می گوید که من شبیه خوان هیستم، خود شخصیت نیستم هر چند مخاطبی ساعتی به گریه می افتد اما بعد دو مرتبه به مفاهیم باز می گردد.

تعزیه مدام می گوید که شما باید با خردتان با ظلم ستیزی تاریخی مواجه شوید اما به جای اینکه مصادیقی به عنوان ظلم ستیزی و مقاومت مطرح کند، مخاطب را عاشق ماجرا می کند ، عاشق مسیری که انتهایش به این می رسد که پای حرف بایستی و آرمانت را با گفتن یک سری مفروضات تاریخی ، با عشق ترکیب کنی و حال این مخاطب است که عاشق می شود.

وی با تأکید بر اینکه این مکانیزمی که توضیح داده توسط عده ای دور هم در گذشته شکل نگرفته، گفت: این تعزیه هم توسط همه و هم هیچ کس بلکه با عقل جمعی سازمان دهی شده است. وقتی یک هنر با عقل جمعی سازماندهی می شود، سرآمد و جلوه بزرگ هنر می شود که بدان بسیار بی توجهی تاریخی شده است. می ترسم از روزی که چند قرن بگذرد و درباره نسل ما از افرادی که تعزیه را به فراموشی سپردند، یاد شود.

وی اظهار داشت: برای همین نظرم این است که همین را لااقل حفظ کنیم اگر هم هیچ  کار دیگری بلد نیستیم لااقل این میراث را نگه داریم برای مردمی که در این سرزمین بودند چرا که این تعزیه را یک نفر نساخته بلکه یک تمدن ساخته است.

گله دار زاده توضیح داد: شاید ما ندانیم کجا و چه زمانی این شیوه عزاداری و تعزیه سازماندهی شده است، هر چند مستنداتی از قبل تاریخ هم موجود است ، حتی از قبل زردشت که باور به سوگ سیاوش بوده و داستان ادامه یافته است، عینا این داستان در اوستا وجود دارد که سیاوش و سوگواره هست اگر این نزدیکترین تاریخ به ما باشد، 3500 سال پیش این شکل عزاداری در سرزمین ما موجود بوده است که البته عدد بزرگی است.




نظرات کاربران