گزارش نشست خبری نمایش « صبح یه روز لعنتی»
حسن باستانی: من چیزهایی را حذف کردم که میخواستم
نشست خبری نمایش «صبح یه یک روز لعنتی» روز سهشنبه در سالن همایش تئاترشهر برگزار شد. در این نشست حسن باستانی نویسنده و کارگردان اثر به همراه چندتن از بازیگران نمایش چون مارال فرجاد و لیلا برخورداری و احمد صمیمی و (طراح لباس) فرنوش فرجندی، (طراح گریم) فرناز مرتضوی حضور داشتند.
-
در ابتدای این نشست حسن باستانی ضمن تبریک به مناسبت روز خبرنگار به افراد حاضر در سالن ابراز داشت: امیدوارم فصل مشترک بین هنرمندان و خبرنگاران همیشه وجود داشته باشد تا شاهد روزهای بهتری هم برای خبر و هم برای هنر در کشور به وجود آید. در ادامه صحبتهای این کارگردان، بازیگران و عوامل این نمایش روز خبرنگار را تبریک گفتند.
حسن باستانی: یک هفته به اجرا مانده متن رد شد
حسن باستانی در ادامه صحبتهایش درباره شکلگیری این نمایش گفت: ایده نگارش این نمایش برگرفته از ایده داستان فیلمکوتاهی است که از سمت یکی از دوستانم رخ داد. موضوع این نمایش آن است که یک صبح پیرزنی به توالت میرود که متوجه میشود مرزی از کنار توالت آن رده شده و مرزهایی را تشکیل داده است. مدت زیادی روی نگارش این نمایشنامه کار کردم و چهارسال زمان برد تا آن را روی صحنه آورم. دلیل این تاخیر زمانی هم بنابر تغییر مدیریتها، سالنها و... اتفاق افتاد که در نهایت خوشبختانه با مساعدت پیمان شریعتی عزیز فرصتی فراهم آمد تا این اثر را در سالن سایه تئاترشهر روی صحنه برود. حال با این تعریف یک هفته به اجرا مانده بود متن از سوی شورای ارزشیابی رد شد که بزرگترین ضربه را به ما وارد کرد که بعد از اعتراض، شوراهای مختلفی جهت رفع مشکل تشکیل شد. به واقع نمیدانم چرا ما نمیتوانیم از واژههای رایج فارسی استفاده کنیم.
مارال فرجاد: من نقشی را ایفا میکنم که مردها آن را بازی میکنند
مارال فرجاد بازیگر نقش سرجوخه در خصوص پذیرفتن این نقش افزود: در زمان خوانش نمایشنامه به نظرم آمد که با متنی بامزه رو به رو هستم. من قرار بود نقش سرجوخه را بازی کنم که معمولا مردها آن را بازی میکنند. زمانی که خوانش متن تمام شد از سابقه آقای باستانی پرسوجو کردم و مشتاق شدم که با ایشان همکاری کنم. من در این نمایش نقش جدی را ایفا میکنم که امیدوارم مورد استقبال قرار بگیرد. همچنین خوشحال هستم که با کارگردانی همکاری میکنم که آرامش دارند . با متانت با بازیگران و عوامل برخورد میکنند.
لیلا برخورداری: نقش زن و مرد در جامعه عوض شده است
در ادامه این نشست لیلا برخورداری که نقش «کدخدا» را در نمایش «صبح یه روز لعنتی» ایفا میکند در خصوص ارزیابی و علت بازی در این نقش گفت: جذابیت قصه یکی از دلایلم برای پذیرفتن این نقش بود زیرا فضای گروتسک دارد که هر بازیگر میتواند جذب آن شود. در این نمایش زنهایی حضور دارند که نقشهای سرجوخه، کدخدا و پیرزن را ایفا میکنند. زنانی که در قالب یک مرد در صحنه حضور دارند. زیرا این اتفاق حرف امروز جامعه من است که نقش زن و مرد در جامعه عوض شده است به نوعی که زنها تاثیرگذار شدهاند که این تغییر و جابهجایی در این نمایش دیده میشود. حال جدای از خصوصیات کاراکتر، در ابتدا باید نقش را دوست داشته باشم زیرا که طنر تلخی با خود به همراه دارد که برای مخاطب ما جالب خواهد بود.
حسن باستانی: سوژه نمایش کاملا به روز است
حسن باستانی در خصوص اینکه سوژه نمایش برای جهان امروز چه پیامدی دارد افزود: دوست ندارم اصلا منطقه یا جغرافیایی خاصی را مدنظر داشته باشم. در حال حاصر هر روز این اتفاق میافتد که مرزهای بسیاری در تمام جهان کشیده میشود. این موضوع قرنها است که ادامه دارد. حال این سوال پیش میآید که ما برای چه میجنگیم؟ سوژه این نمایش بر اساس تمدن جغرافیا تعریف شده است و کاملا به روز است. باید بدانیم که مرزنشینان ما اصلا امنیت ندارند و هر روز نگران آن هستند که اتفاق تازهای رخ ندهد و همچنان این تهدید در دنیا وجود دارد. امیدوارم روزی خطی بکشند که مرز بین انسانیت و وحشیانه بودن مشخص شود.
احمد صمیمی: تصمیم گرفتم مرزهایم را کنار بگذارم
احمد صمیمی که نقش نوازنده دورهگرد را در این نمایش دارد در خصوص نقش خود گفت: زمانی که وارد تمرینات این نمایش شدم آگاهی پیدا کردم که با مرزهای شکسته رو به رو هستم. بنابراین تصمیم به آن گرفتم مرزهایم را کنار بگذارم تا مخاطب با نقشی که دارم ارتباط برقرار کند و نه تنها موسیقی بشنود. زیرا هر چیزی با ارتباط موضوع، روایتگونه فضاسازی لازم را انجام بدهم. در واقع آقایباستانی در نظر داشتند که من هر اپیزود را کامل کنم و صرفا مفهوم کلمات را به مخاطب ارائه بدهم. در ادامه این گفته حسن باستانی دلیل این تصمیم را عنصری جهت پوشش دادن صحنهها به صورت متوالی اظهار داشت.
حسن باستانی: هیچ هنری غیرسیاسی نیست
کارگردان این نمایش درباره حذف نکاتی از نمایشنامه خود اضافه کرد: من نمیگویم که اصلا کار من سیاسی نیست. در واقع هیچ هنری غیرسیاسی نیست بنابراین یک هنر باید حرف برای گفتن داشته باشد. تئاتر مولفههایی دارد که نمیتوانیم با آن هر طوری که میخواهیم برخورد کنیم. در اصل هنر نمایش قرار است با مخاطبش ارتباط برقرار کند تا اتفاقی رخ بدهد تا اینکه در درون آدمها باوری شکل بگیرد. من از متن نمایشنامه هیچ چیز را حذف نکردم جز آنهایی که خودم میخواستم حذف کنم.
فرنوش فرجندی: طراحی لباسها به زمان و مکان خاصی تعلق ندارد
طراح لباس نمایش «صبح یه روز لعنتی» در خصوص طراحی لباسهای این نمایش بیان کرد: باتوجه به اینکه این نمایش به هیچ زمان و مکانی خاصی تعلق ندارد بنابراین سعی کردیم که به یک مقطع زمانی خاصی اشاره نمیکند. به طورمثال طراحی لباس شخصیت پیرزن یک لباس روستایی است که با دیدن آن از روستایی بودن و خشونت آگاه میشویم زیرا که زن بودنش دیگر برایش مهم نیست. همچنین درباره لباس کدخدا باید نوعی آن لباس طراحی میشد که دوست دارد قدرتمند و متجدد باشد و لباس دیگر شخصیت این نمایش یعنی سرجوخه اضافه کنم که سعی کردیم مطابق لباسهای نظامی کشور خاصی نباشد که برخورنده به نظر آید.
فرناز مرتضوی: طراحیها در راستای ذهنیت کارگردان است
فرناز مرتضوی که به عنوان طراح گریم با حسن باستانی همکاری دارد درباره ایدههای طراحیگریم خود گفت: تلاش کردم تا طراحیها در راستای نمایش و ذهنیت کارگردان باشد. در این نمایش شخصیتهای زن از لطافت زنانهشان فاصله گرفتهاند و فضای سردی را دارند. اما در مقابل طراحی گریم بازیگران مرد را خیلی ملایم در نظر گرفتهایم که فضای کار منجر به آن شده است که فضای سر جنگی را شاهد باشیم.
سامان پورسلیمانی: موضوع ضدجنگ حرف برای گفتن دارد
سامان پورسلیمانی که عنوان مجری طرح و دستیار کارگردانی این نمایش را برعهده دارد درباره پیوستنش به این گروه نمایشی اضافه کرد: من جزو اولین نفراتی بودم که نمایشنامه را خواندم که بسیار مورد توجهام قرار گرفت. این نمایش با موضوع ضدجنگ است و حرف برای گفتن دارد و از مرزهای کشورها صحبت میکند که بعد از چهارسال موفق به اجرای آن شدیم که باید از مدیریت تئاترشهر آقای پیمان شریعتی تشکر کنم که مساعدتهای لازم را انجام دادند که این اثر روی صحنه برود و همچنین بازیگران این نمایش که در مدت کوتاه با تمرینات فشرده ما را همراهی کردند.
حسن باستانی: انتخابهای درستی را انجام دادهام
در پایان این نشست کارگردان نمایش «صبح یه روز لعنتی» در رابطه انتخاب بازیگران این نمایش گفت: باور دارم که انتخابهای درستی را درباره شخصیتهای این نمایش انجام دادهایم. حال این توجه که مطمئن هستم هر نمایشی با تغییر گروه بازیگران شکل دیگری به خود میگیرد زیرا هر بازیگر دنیای خود را روی صحنه میآورد. همچنین در خصوص طراحیصحنه باید بگویم که اساس کار این است که تمامی وسایل در صحنه مورد استفاده قرار بگیرد که حتما باید معنایی با خود به همراه داشته باشد و در ارتباط با مفهوم اثر باشد. وی دلیل اینکه کاه را با چه نگاه و تعریفی در صحنه نمایش مورد استفاده قرار داده است افزود: زندگی تمامی آدمها به طور دقیق وضعیت کاه را دارد که به هیچ مکان و سرزمینی تعلق ندارد. «کاه» یک نشانه است که در دوران قدیم در سرچشمه ریخته میشد که پیامی را با خود به همراه دارد. در واقع قصدم این بود که مخاطب بداند در چه جهانی زندگی میکنیم. جهانی که هیچ سرسبزی ندارد و سرد و یخ زده است. تمامی این موارد در راستای این مفهوم است که هیچ چیز ثبات ندارد.