گفتوگو با بازیگران «گربه نره و روباه مکار»
تئاتر فانتزی، تجربهای نو و شگفتانگیز است
بازیگران نمایش «گربه نره و روباه مکار» باور دارند تئاتر فانتزی و بازگشت به نوستالژیهای کودکی، تجربهای تازه و شگفتانگیز برای بازیگر و تماشاگران به ارمغان میآورد.
به گزارش ایران تئاتر، نمایش «گربه نره و روباه مکار» به نویسندگی و کارگردانی اوشان محمودی در دومین دور اجرای خود در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر میزبان مخاطبان است.
«گربه نره و روباه مکار» اقتباسی آزاد و فانتزی از داستان خاطرهانگیز «پینوکیو» نوشته کارلو کلودی است که با محوریت نقطهضعفهای پینوکیو و با موضوع سودجویی و منفعتطلبی روی صحنه است.
در ادامه گفتوگوی کوتاهی با تعدادی از بازیگران این نمایش داشتیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
نباید به آدمهای ابله بها داد
بیتا عزیز بازیگر نقش روباه مکار درباره حضورش در این اثر گفت: «پیش از هر چیز باید بگویم که من برای بازی در این نقش از سوی کارگردان انتخاب شده بودم. البته که اگر به خواست خودم نیز بود؛ باز هم همین نقش را انتخاب میکردم.»
او ادامه داد: «پیشنهاد بازی در نقش روباه مکار بهواسطه تجربه همکاری خوب و موفقی که در نمایش «ژپتو» با اوشان و شهاب محمودی داشتم با استقبال من مواجه شد و در نهایت بسیار خوشحالم که تاکنون مخاطبان از تماشای این اثر راضی بودهاند.»
این هنرمند افزود: «فضای نمایش «گربه نره و روباه مکار» مانند «ژپتو» کاملا فانتزی است. در هر دوی این آثار فیزیک و بدن بازیگر درگیر است اما این به معنای تئاتر فیزیکال نیست. بازیگر باید بدن، فرم ایستادن، راه رفتن و تمامی حرکاتش را برای خلق چنین کاراکتری بسازد و در این حالت همه چیز از حالت نرمال انسانی خارج میشود.»
عزیز یکی دیگر از ویژگیهای کار فانتزی را صداسازی در این آثار معرفی کرد.
او در ادامه گفت: «من حضور در آثار فانتزی را در آثار دانشجویی تجربه کرده بودم و پس از مدتها با نمایشهای «ژپتو» و «گربه نره و روباه مکار» دوباره به آن موقعیت بازگشتم. تجربهای که پس از سالها فعالیت در زمینه آثار نمایشی واقعگرا برایم بسیار هیجانانگیز و لذتبخش بود.»
بازیگر نمایش «گربه نره و روباه مکار» توضیح داد: «بهشخصه آثاری را که بخش زیادی از آنها بهصورت کارگاهی و نه بهواسطه متنی که بتوان شناسنامه نقش را از آن بیرون کشید، شکل میگیرند، بیشتر دوست دارم. بهنظرم نقشها در این شرایط جور دیگری وارد شخصیت بازیگر میشوند. بازی در نقشهای رئال بازیگر را بیش از نقشهای فانتزی درگیر میکند اما این به معنای بازی در سطح و بدون درگیری در این نوع نمایش نیست.»
بیتا عزیز ادامه داد: «اولین چیزی که از این نمایش به ذهنم میرسد این است که نباید به آدمهای ابله بها داد. من روباه مکار را شخصیت منفی اثر نمیدانم؛ شاید فرصتطلبی خصیصه بدی باشد ولی ضعف پینوکیو است که چنین فضایی برای روباه و گربه ایجاد میکند. در واقع این دو شخصیت روی نقاط قوتشان کار کردهاند اما پینوکیو گامی برای استفاده درست از داشتههایش برنداشته است.»
او با اشاره به پتانسیل بالایی که نقش برای شخصیتپردازی دارد، افزود: «تواناییهای من و پتانسیل نقش روباه مکار بسیار زیاد است. برای ایفای این نقش کمکاری نکردم اما به نظرم این، همه توان من به عنوان بازیگر نبود با این حال امیدوارم کارگردان و مخاطبان از تماشای آن راضی باشند.»
بیتا عزیز در پایان گفت: «دور دوم اجرا تغییرات کم و البته جذابی دارد که به نظرم حتی برای مخاطبانی که پیش از این در ایرانشهر به تماشای کار نشستهاند، تماشای دوبارهاش خالی از لطف نیست.»
میزانسنهایم را با نور پروژکتورهای سقف تنظیم میکنم
علی تاریمی بازیگر نقش گربه نره با اشاره به اینکه عضو ثابت گروه نمایش اتمسفر به سرپرستی اوشان محمودی است، گفت: «من پیش از این در نمایش «ژپتو» نقش یک دلقک لال را ایفا میکردم و اکنون به عنوان یک گربه کور در نمایش «گربه نره و روباه مکار» حضور دارم. در «ژپتو» نباید صحبت میکردم و اینجا نباید ببینم.»
او ادامه داد: «در طول تمرینها با چشمان بسته کار میکردم تا به فرم چشمی که برای نقش لازم بود، دست پیدا کنم. اوایل خیلی اذیت میشدم؛ نزدیک به دوماه زمان برد تا چشمانم به این فضا عادت کند و بتوانم این موقعیت را کنترل کنم. در واقع اکنون نیز تمام میزانسنها را با نور پروژکتورهای سقف تماشاخانه تنظیم میکنم.»
این هنرمند افزود: «در اجرای جدید، صحنهای به کار اضافه شده است که گربه برای لحظاتی میبیند و پس از آن دوباره به فرم چشمی سابق برمیگردد.»
تاریمی با اشاره به اینکه مخاطبان برداشتهای متفاوتی از شخصیتهای اثر دارند؛ گفت: «گربه نره از آن دسته شخصیتهایی است که تمامی وقایع را مدیریت میکنند و در اصل همه اتفاقات را پوشش میدهند. این شخصیت لایههای شخصیتی متفاوتی دارد که باعث برداشتهای متنوع مخاطبان میشود.»
او ادامه داد: «جالبترین وجه این نمایش همذاتپنداری و درگیر شدن مخاطب با شخصیتهای آن است. مخاطبان قصهای را که روی صحنه اتفاق میافتد با وقایع زندگی خودشان تطبیق میدهند و به نظرم تئاتر یعنی همین شکلگیری ارتباط و تاثیرگذاری.»
علی تاریمی در پایان سخنانش با بیان اینکه «گربه نره و روباره مکار» اقتباسی کاملا آزاد از داستان «پینوکیو» است، گفت: «شخصیتهای این نمایش دوستداشتنی و بامزه هستند و خوشحالم که گروههای سنی متفاوت به تماشای کار ما مینشینند و با آن ارتباط برقرار میکنند.»
پینوکیو سختترین نقشی است که بازی کردم
محمد شهریار بازیگر نقش پینوکیو با بیان اینکه جنس بازی این شخصیت با دیگر شخصیتهای اثر متفاوت است؛ گفت: «در این نمایش کاراکتر پینوکیو از دوران چوب بودنش عبور کرده است و من برای ایفای نقش روی لبه تیغ بودم باید شخصیتی را که نه بدن کاملا انسانی و نه کاملا چوبی دارد؛ به نمایش میگذاشتم و علاوه بر این نقش یک کاراکتر شانزده ساله را به شکلی که برای مخاطبان باورپذیر باشد، بازی میکردم.»
این هنرمند افزود: «ضعفهای اخلاقی پینوکیو بزرگترین چالش این نقش بود. پیش از هر چیز طمع این شخصیت که در دیالوگی از کار نیز با این جمله که چشم پینوکیو هیچ وقت سیر نمیشود با آن مواجهایم و پس از آن ویژگی و نیازهای دوران بلوغش که باعث میشود تن به خواستههای فرشته بدهد. این دو نقطه ضعف باعث میشود او راهی را برود که برخلاف آموزههای ژپتو است.»
شهریار با بیان اینکه پینوکیو سختترین نقشی است که تاکنون بازی کردهام، گفت: «شخصیتپردازی پینوکیو چالش بزرگی برای من و کارگردان محسوب میشد. دیگر بازیگران در فضایی کاملا فانتزی نقششان را ایفا میکنند اما پینوکیو بین دنیای رئال و فانتزی گام برمیدارد. او باید بتواند در بیان دیالوگهایش یک نوجوان 16 ساله را به ذهن مخاطب القا کند و در مورد بدن نیز مرز بین چوب و انسان بودن را به تصویر بکشد.»
او توضیح داد: «جالب است که بسیاری از مخاطبان از سرانجام پینوکیو ناراحت نمیشوند و با شخصیتهای گربه و روباه ارتباط بهتری برقرار میکند و نوعی آشناییزدایی درباره این شخصیتها با نگاه کارگردان شکل گرفته است.»
این هنرمند افزود: «بسیاری از تماشاگران پینوکیو را نادان و نفرتانگیز میدانند اما من چنین نگاهی به این شخصیت ندارم و همچنان معتقدم او بسیار بانمک است. البته که در داستان اصلی نوشته شده توسط کارلو کلودی هم پینوکیو پسربچهای بسیار گستاخ و بیادب است که والت دیزنی در انیمیشن این داستان سعی کرد تا ویژگیهای مثبتی برای آن در نظر بگیرد. در هر حال بازی در نقش شخصیتهایی که مخاطبان نسبت به آنها پسزمینه ذهنی دارند؛ آن هم به شکلی متفاوت کار سخت و هولناکی است. اما فکر میکنم این پینوکیوی جدید توسط تماشاگر پذیرفته شده است.»
محمد شهریار در پایان گفت: «متاسفانه ما در ایران به آثار فانتزی چه در تئاتر و چه در سینما توجه چندانی نداریم و چنین ژانری جدی گرفته نشده است. تئاتر فانتزی و بازگشت به نوستالژیهای کودکی تجربه عجیب و تازهای برای تماشاگر است که البته تهیه و تولید آن اصلا کار سادهای نیست و امیدوارم تماشاگران با تماشای «گربه نره و روباه مکار» از این دنیای شگفتانگیز و جذاب لذت ببرند.»
تجربه شیرین اولین حضور روی صحنه تئاتر
مرتی عزیززاده بازیگر- خواننده نقش کلاغ که اولین حضورش به عنوان بازیگر روی صحنه تئاتر را تجربه میکند، گفت: «خاندان عزیززاده هشت نسل پیش از من در عرصه موسیقی فعال بودهاند و من نیز از چهارسالگی با ساز کوبهای فعالیت خود را در این زمینه آغاز کردم و در ادامه به نواختن سازهای دیگر پرداختم. در واقع من حضور روی صحنه را با موسیقی و خوانندگی تجربه کرده بودم و این اولین حضورم روی صحنه تئاتر است که امیدوارم ادامهدار باشد.»
او ادامه داد: «دلیل پذیرش این نقش علاوه بر پرداخت جذاب و اتفاقاتی که برای شخصیت کلاغ میافتد، علاقهای بود که به پرندگان و حیوانات دارم.»
این بازیگر-خواننده با اشاره به قطعاتی که در این نمایش اجرا میکند، افزود:«کابوس»، «مدیر سیرک» و «رقص آخر کلاغ» قطعاتی است که در این اثر اجرا میکنم. ترانه قطعات «کابوس» و «رقص آخر کلاغ» را به همراه اوشان محمودی نوشتیم اما آهنگسازی این قطعات به همراه ترانه و آهنگ قطعه «مدیر سیرک» از کارهای خودم است.»
عزیززاده با بیان اینکه فرم، موسیقی و هنر به عنوان صدای جامعه از مهمترین ویژگیهای نمایش «گربه نره و روباه مکار» گفت: «هنر و هنرمندان هستند که نشان میدهند افراد یک جامعه چگونه و چطور فکر و عمل میکنند.»
او در پایان گفت: «امیدوارم مردم ما را از خود بدانند. ما صحنه تئاتر را خالی نکردیم و امیدواریم که مخاطبان هم در طول اجرا صندلیها را خالی نکنند. در کنار هم بودن و فکر کردن، اصل داستان یک جامعه است که تئاتر بهترین مسیر این همراهی است.»
گفتوگو: نگار امیری ( ایران تئاتر )